درحال بارگذاری ....
به هایپرتمپ خوش آمدید.وارد یا عضو شوید کاربرگرامی شما اکنون در مسیر زیر قرار دارید : تحقیق در مورد ورزش در ادیان

تحقیق در مورد ورزش در ادیان

تاریخ ارسال پست:
چهارشنبه 22 مهر 1394
نویسنده:
reyhaneh
تعداد بازدید:
1135

ورزش و ادیان

در نگاه اول ممكن است چنين به نظررسد كه آنچه نظام و ورزش را به نظام دين پيوند مي دهد روابطي اندك و ياساده است، اما با بررسي عميق فرهنگ انسان، امروزه به اين باور رسيده ايمكه ورزش معاصر تمامي خصيصه هاي مسايل ديني و عوامل اثرگذار آنها را با خوددارد.    
اين سئوال كه چه رابطه اي ميان يك نظام اجتماعي مانند ورزش بانظام اجتماعي ديگر چون دين وجود دارد، پرسش بحث انگيزي است كه آوردگاهانديشه ها و بحثهاي فراواني گرديده و پاسخهايي از مثبت و منفي به آن دادهشده است. از اين پرسش چندين سئوال ديگر متفرق گشته كه انسان را به تفكروامي دارد و پژوهشگران و انديشمندان را به پژوهش برمي انگيزد؛ سؤالاتيمانند:
-
جايگاه شرعي ورزش در نظام دين چيست؟ 
-
دين براي تمرين بدني چه دستور و فرمولي دارد؟  
-
دين در حل مسائل ورزش چه سهم مؤثر و نيرومندي مي تواند داشته باشد؟        
-
از چه ديدگاهي، دين جايگاه ثابت خود را نسبت به ورزش به دست آورد؟ 
شايدگام اول براي بررسي اين رابطه (ميان دين و ورزش) اين باشد كه دين به لحاظرويكرد و عقيده، مفهوم يكساني ندارد و در نتيجه نمي توان تعبير دين را برهمة مظاهري كه در ميان بشر شكل ديني دارند اطلاق كرد؛ چرا كه اديان متنوعو گونه گونند. شايد تعريف مفهوم دين به «رابطة فرد با خالق از رهگذر يكباور ايماني مشخص» روشن سازد كه مقصود از واژة دين در اين جا چيست.

 

 

از ديدگاه اسلامي، اديان را مي توان به دو گروه تقسيم كرد:
-
اديان آسمان الهي (مانند يهوديت، مسيحيت و اسلا).         
-
كيشها و آيينهاي بشري (مانند آيين بودا، آيين كنفوسيوس، و آيين زردشت(.         
چنينتقسيم بنديي، در بررسي رابطة ورزش با دين چندان مفيد واقع نمي شود؛ زيراهر ديني، صرف نظر از آسماني بودن يا آسماني نبودنش، براي خود موضع مشخصي،مثبت يا منفي، در قبال ورزش دارد. وانگهي برخي اديان ديدگاه خود نسبت بهورزش و فعاليتهاي بدني را تعديل و اصلاح كرده اند، مانند كاري كه مسيحيتمعاصر كرده است.

هرنظامی برای بقا ورشد وتعالی نیاز به افراد سالم ،شاداب وبا نشاط دارد اینمیسر نمی شود مگر با گسترش ورزش در جامعه در اهمیت ورزش هرچه گفته ونوشتهشود کم است به همین جهت در این باره فراوان گفته ونوشته شده است.  
امروزه بسیاری از فعالیتها که در گذشته بصورت یدی وجسمی انجام می شد باماشین انجام می شود،بیشتر افراد حتی اگر در دو نوبت کاری هم مشغول به کارباشند با کمترین کار فیزیکی مواجه هستند،همچنین کار با بسیاری از اینابزارها نیاز به ورزش دارد تا موجب ایجاد نارسایی وبیماری در انسانهانگردد،نشستن بسیاری از شاغلین در روی صندلی وپشت میز نیاز آن ها را بهورزش افزایش می دهد                                      .
اگر مردم جامعه این کمبود تحرک بدنی را نتوانند بصورت دیگری جبران کنندرخوت وسستی ،بیماریها وناهنجاریهای جسمی ،روانی واجتماعی در جامعه افزایشمی یابد،رو آوردن مردم به ورزش به عنوان بهترین گزینه برای جبران اینکمبود می باشد.          
پر کردن اوقات فراغت افراد جامعه نیز یکی از دغدغه های مهم مسئولین هرکشوری می باشد در این میان به نظر می رسد که ورزش مناسب ترین گزینه برایاین منظور می باشد،ورزش علاوه بر پر کردن اوقات فراغت فواید عامهمه سنین وفوائد خاص برای نوجوانان،جوانان،زنان،مردان،میانسالان ،   افراد مسنوهمچنین برای انواع بیماران دارد    .
به همین علت است که ترویج وگسترش ورزش های قهرمانی و همگانی جزو وظایفنظام های سیاسی گذاشته شده است ودولتها به عنوان یک ضرورت به آن نگاه میکنند.


اهمیت ورزش           
      ورزش از جمله مقوله هایی است که در تمامی ادیان، مکاتب وجوامع جایگاه ویژهای دارد وتوصیه هایی از جانب اندیشمندان ومتفکرین آنها در باره اهمیت ورزشبیان شده است،هرچند که نوع نگاه آنها به ورزش متفاوت است  .
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) می فرمایند: “به فرزندان خود تیراندازیوشنا بیاموزید”.این حدیث بیانگر اهمیتی است که دین ورهبران دینی ما برایورزش وسلامتی جسمی وروانی مسلمانان قائل هستند وهمچنین بیانگر نکات ریزبیشماری است    :
-
این حدیث همانند بسیاری از توصیه های اسلامی خطاب به کلیه مردم اعم از مسلمان وغیر مسلمان بیان شده است .
-
این دستور همانند بسیاری از دستورات دینی شامل تمامی افراد، اعم از دختر وپسر می شود، نه تنها پسران        
-
ورزش شنا وتیر اندازی از ورزش هایی هستند که دارای ویژگیهایی از قبیل جذاب بودن،مفرح وشاد بودن و.هستند.   
-
در ورزشهایی از این قبیل امکان رقابت بین افراد وجود دارد.       
-
ورزش های شنا وتیراندازی از ورزشهایی هستند که مسلمانند می توانند در مواقع لزوم از آنها برای دفاع کردن از خود استفاده کنند.     
-
انجام اینگونه ورزشها ضمن اینکه محیطی شاد ومفرح برای مردم فراهم می کندواز فواید ورزش بهره مند می شوند به این آیه قرآن هم عمل می شود که در آیه 60 سوره انفال می فرماید: “هر آنچه در توان دارید از نیرو وسوار برای نبردبا آنها “کفار” آماده کنید تا بوسیله آنها دشمنان خدا ودشمنان خودتان رامرعوب نمایید”.      
-
این حدیث وتوصیه به ورزشهایی مانند شنا وتیر اندازی نشان می دهد که ورزش باید هدفمند باشد ونه پوچ وبیهوده.

    حضرت امام خمینی(ره) ورزش را به تنهایی برای انسان کافی نمی داند وتقویت قوه جسمانی را در کنار تقویت روحانی دارای ارزش می داند،یعنی همانورزشی که دارای هدف باشد نه ورزشی که بیهوده وپوچ باشد.    
من وقتی شما جوان ها را می بینم،ماشاءالله جوان های برومند وپهلوان خیلیخوشم می آید وافتخار می کنم به اینکه جوان ها علاوه بر برومندی بدنی توجهبه دیانت واسلام دارند وهمانطوری که ورزش کردند برای تقویت بدن انشاءاللهورزش برای تقویت روح هم کرده اند ومی کنند.وقتی این دوتا قوه با هم شد،قوهجسمانی وقوه روحانی،این ارزش پیدا میکند،.،این دو قوه وقتی مجتمع شد،یکانسان به تمام معنا انسان می شود.”         

     رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای نیز ورزش را وسیله ای می داننددر جهت رشد انسان.ویا در جای دیگری ورزش کردن را یک تکلیف می دانند.
     ورزش در کشورهایی شبیه کشور ما اهمیت مضاعفی دارد، زیرا در فرهنگ دینیوملی ما ورزش از جایگاه ویژه ای برخوردار است واز طرف رهبران دینی ماتاکید فراوانی برای انجام آن شده است تا جائیکه از آن به عنوان یک تکلیفنام برده اند.    
      همچنین بخش عمده جامعه ما را نوجوانان وجوانان تشکیل می دهند که در معرضآنچه” تهاجم فرهنگی” عنوان شده قرار داریم که با ترفند های مختلف سعی دربه انحراف کشاندن نوجوانان وجوانان دارند،برای مقابله با تهاجم فرهنگی یابه تعبیر رهبر معظم انقلاب “شبیخون فرهنگی”وجلوگیری از نابودی سرمایه هایدینی وملی خود ،می توانیم از ورزش به عنوان یکی از ابزارهای موثر در اینزمینه بکار ببریم      .
مى‏خواهند از جوانِ امروز، اعتماد به نفسش را بگيرند، ايمانش را بگيرند،روحيه‏ى ابتكارش را بگيرند، روحيه‏ى خلاقيتش را بگيرند، شوق او به پيشرفتو كار را بگيرند و او را با گرفتاريهاى گوناگون سرگرم و مشغول كنند. حالايكى را به شهوات، يكى را به كارهاى لغو، يكى را به هرزه‏گردى و بيهوده اينور و آن ور رفتن، يكى را به يقه‏ى اين و آن را گرفتن.
جوانى يك نعمت بزرگى است كه يك بار به هر انسانى داده مى‏شود؛ يك دوره‏ىمعينى هم دارد. از آن دوره كه گذشتيد، از بركات آن دوره مى‏توانيد استفادهكنيد. پيرمردهاى داراى آرامش روحى و فكر روشن و رفتار منظم و برنامه‏ريزىشده، كسانى هستند كه جوانى را با اين خصوصيات گذرانده‏اند. پيرمردهاى كسل،آشفته، بى‏حوصله، سير از زندگى، كسانى هستند كه در جوانى اين ذخيره رافراهم نكرده‏اند.” 

       در فواید ورزش سخن بسیار گفته شده است ،فواید ورزش را می توان در ابعادفردی ،خانوادگی واجتماعی جستجو کرد.آثارانجام ورزش توسط افراد جامعه دروهله اول به خود فرد ،سپس خانواده فرد ودر نهایت به کل جامعه برمی گرد دوهمه از آثار ونتایج آن بهره مند می گردند.

به سبب گستردگی فواید ورزش نیاز به تخصصها وعلوم مختلفی می باشد تا بررسیهمه جانبه ای در این زمینه صورت گیرد.هزینه های بسیار فراوانی که در زمینهگسترش ورزش از سوی سازمانهای دولتی وغیر دولتی  می شود به علت فوایدبیشمار آن می باشد.      
     ورزش بدن راسالم ،کسالت را از از انسان دور،اراده انسان را قوی میکند،توان افراد را در انجام کارها افزایش می دهد،بعضی از اموری که در ذاتانسان ها وجود دارد با ورزش محقق می شود.
حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه می فرمایند:    
عقل سالم در بدن سالم است.ورزش همانطور که بدن را تربیت می کند وسالم میکند،عقل را هم سالم می کند واگر عقل سالم باشدتهذیب نفس هم بدنبال او بایدباشد.شما همانطور که ورزش می کنید واعصاب خودتان را قوی می کنیدوانشاءالله برای آتیه مملکت مفید خواهید شد،لازم است که همه ابعاد روحیخودتان را تحت تربیت ورزشی قرار بدهید           
    مهمترین اثر وفایده ورزش که شاید به آن کمتر پرداخته شده است این نکته میباشد که ورزشکاران زودتر از غیر ورزشکاران آمادگی پذیرش معنویات وایمان رادارند.حتی اگر ورزش فقط همین یک فایده را داشته باشد برای گسترش آن هراندازه سرمایه گذاری شود ناچیز است.

آنها که جنبه ورزشکاری ومادی را دارند،آنها جوان هایی هستند که قوای جسمیشان به خاطر همین ورزش نشاط وآمادگی پیدا می کند، آنوقت روح آنها معنویاتوایمان را زودتر قبول می کند.یک وقت است که ورزشکاری تعلیم وتربیت در خدمتطاغوت است که این جز خسران برای یک کشوری به بار نمی آورد،ولی وقتی ایندوقوه ونیروی بزرگ در خدمت خداست،آنوقت ایمان در آنها تقویت شده وبرایپیشبرد مقاصد اسلام نیروی عظیمی پیدا می شود که هیچ نیرویی نمی تواندجلویش را بگیرد.چنانچه به عیان دیدید که اجتماعات با قوای مادی ومعنویونیروی ایمان پیش رفتندتا آینجا واین نهضت عظیم را بپا کردند وآن قدرت هایشیطانی را شکستند    “.

   ورزش نوعی مهارت زندگی است برای زندگی بهتر ،افرادی که این مهارت وتواناییرا دارند زندگی بهتر ومفیدی می توانند داشته باشند.این توانایی ومهارت رامی توان آموخت وبه دیگران نیز آموزش داد.
ورزش مناسب ترین گزینه برای پر کردن اوقات فراغت کودکان،نوجوانان وجوانانمی باشدورزش علاوه بر پر کردن اوقات فراغت می تواند بعنوان وسیله ای برایکنترل انرژي سرشار کودکان،نوجوانان وجوانان عمل کند. همچنین بسیاری ازبیماری های جسمی وروانی واجتماعی با ورزش مداوا می شوند.                                                                                                                        
یکی از آثار شوم تهاجم فرهنگی اعتیاد به مواد مخدر بویژه درمیان نوجوانانوجوانان می باشد،بیشتر مطالعاتی که در این زمینه انجام شده نشان می دهد کهشروع اعتیاد نوجوانان وجوانان از طریق دوستان وهمچنین آشنایی آنان باموادمخدر بیشتر به منظور سرگرمی وتفریح بوده است،ورزش بهترین ابزاری است که میتواند جانشین تفریحات ناسالم شود.

 

ورزش در قرآن

قرآن، كتاب آسماني اسلام، بزرگ‌ترين سرمشق و راه‌گشاي زندگي انسان‌ها در همةشؤون و امور، تا روز قيامت است. در اين كتاب بزرگ و بي‌نقص ـ كه كلام خالق انسان وتمام هستي مي‌باشد ـ آياتي وجود دارد كه به گونه‌اي بر اهميت ورزش و نيرومندسازيجسم در كنار تقويت روح و بُعد علمي دلالت دارد. ما در اين‌جا به برخي از آيات ـ درحدود وسع كتاب ـ اشاره مي‌كنيم، ‌باشد كه راه‌گشاي ورزش‌كاران، ورزش‌دوستان و سايراقشار جامعة مؤمن و مسلمانان‌ها باشد، ان‌شاءالله.       


طالوت و نيرومند‌سازي   
ازجمله مواردي كه نيرومندي جسماني به عنوان يك مزيت و امتياز در قرآن ذكر شده، داستانطالوت و قوم بني‌اسرائيل است. قوم يهود كه در زير سلطة فرعونيان، ضعيف و ناتوان شدهبود، بر اثر رهبري‌هاي خردمندانة حضرت موسي ـ عليه السلام ـ از آن وضع اسف‌انگيزنجات يافته و به قدرت و عظمت رسيدند، ولي پس از مدتي دچارغرور شده و دست بهقانون‌شكني زدند، و به همين جهت، سرانجام از قوم «جالوت» ـ كه در ساحل درياي روم،بين فلسطين و مصر مي‌زيستند ـ شكست خورده و 440 نفر از شاه‌زادگانشان نيز به اسارتجالوتيان درآمدند.  
اين وضع، چندين سال ادامه داشت، تا آن كه خداوند پيامبري بهنام «اشموئيل»[1] را براي نجات و ارشاد آنها برانگيخت. بني‌اسرائيل گرد او اجتماعنموده و از او خواستند رهبر و اميري براي آنها انتخاب‌ كند، تا همگي تحت فرمان وهدايت او، با دشمن نبرد كنند و عزت از دست رفتة خويش را بازيابند.[2[    
اشموئيلبه درگاه خداوند روي آورده و خواستة قوم خود را به پيشگاه حضرت احديّت عرضه داشت،به او وحي شد كه طالوت را به پادشاهي ايشان برگزيدم:         
« وَ قالَ لَهُمْنَبِيٌّهُمْ اِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالوُتَ ملِكا؛[3[ 
و پيامبرشان بهآنها گفت: خداوند، طالوت را براي زمام‌داري شما مبعوث (و انتخاب) كرده است.»   
ازآنجا كه طالوت مردمي كشاوز بوده و توانايي مالي چنداني نداشت، اشراف با انتخاب ويمخالفت نمودند:

«قالوُا انّي يَكونُ لَهُ الُملكُ عَلَيْنا و نَحنُ اَحَقُّبِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤتَ سَعَةً مِنَ      الْمالِِ؛[4[         

گفتند: چگونه او برما حكومت داشته باشد، با اين كه ما از او شايسته‌تريم؟ و او ثروت زيادي ندارد. »        
او نه ثروت و قدرت مالي دارد ونه موقعيت اجتماعي وخانوادگي، زيرا از خانداننبوت و پيامبري نبوده و از خاندان پادشاهي نيز نيست. اشموئيل در پاسخ گفت:


«اِنَّ اللهَ اصْطَفيهُ عَليْكُم وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلمِ وَالْجِسْمِ؛[5[                 
خداوند او را بر شما برگزيده و علم (قدرت) جسم او را وسعت بخشيدهاست. »     
چنان‌كه ملاحظه مي‌شود، اشموئيل پيامبر دو خصلت «گسترش علمي و تواناييجسمي» را بر دو خصوصيت ديگر، يعني قدرت مالي و افتخارات نژادي و نَسَبي، فضيلت وترجيح مي‌دهد[6] و دارندة اين دو خصلت را براي احراز مقام رهبري شايسته‌تر مي‌داند،در اين‌جا قدرت بدني با صراحت به عنوان يك مزيت و فضيلت مطرح شده و در كنار علم وقدرت علمي قرار گرفته و با‌ ‌آن مقايسه شده است. هنگامي اهميت اين مقايسه روشنمي‌شود كه با اهميت علم از ديدگاه اسلام آشنا شويم. در قرآن مي‌خوانيم:        

«اِنَّما يَخْشَي اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَمؤٌا؛[7] 
در جمع بندگان الهي،فقط علما هستند كه ترس و بيم از خداوند دارند (و حس تقوا و پرهيزگاري در دل آن‌هاراه دارد). »      


« مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فقَدْ اُوتِيَ خَيْراً كَثيراً[8] ؛  
كسي كه از حكمت (ودانش و استحكام در انديشه و گفتار و رفتار) برخوردارگرديد، بهخير و بركت فراواني دست يافته است. »          
كسي كه از حكمت (و دانش و استحكام درانديشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردد، به خير و بركت فراواني دست يافته است. »          


خداوند در مقام بيان منزلت والاي حضرت يحيي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:     
« وَاَتَيْناهُ الْحُكْمَ صِبَياً[9] ؛      
ما به يحيي ـ عليه السلام ـ ، آنگاه كهكودكي بيش نبود، حكم و داوري متين و رأي و انديشه‌اي استوار ارزاني داشتيم. و دركودكي به او دانايي عطا كرديم     . »

         «يَرْفَعِ اللهُ الَّذينَ آمَنوُا مِنْكُمْ وَالَّذينَ اُتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ[10] ؛ 
خداوند آن‌هايي را كه ايمانآورده‌اند و كساني را كه دانش يافته‌اند، به درجاتي برافرازد. » 
در احاديث نبوينيز در اين خصوص چنين آمده است:        


« مِدادُ العُلَماءِ اَفْضَلُ مِنْ دِماءالشُّهداء[11] ؛   
مركب قلم دانشمندان از خون شهيدان برتر است. »

 

« اِنَّالْمَلائكَةَ لَتَضعُ اَجْنِحَتَها لِطالبِ الْعِلْم رِضيً بما يَصْنَعُ[12] ؛
فرشتگان آسماني براي ابراز رضايت و شادماني نسبت به دانش آموختن طالبان علم،پروبال خويش را فرو مي‌نهند. »

        
« اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَو بالصّين[13] ؛        
جوياي دانش و علم باشيد، هرچند آن را در چين (و نقاط بسيار دوردست) سراغ گرفتهباشيد. »

«فَقيهٌ اشَدُّ عَلَي الشَّياطينِ مِنْ اَلْفِ عابِدٍ[14] ؛ 
وجوديك فقيه و فرد واجد بينش و بصيرت ديني، از ديدگاه شيطان‌ها و اهريمن صفتان،طاقت‌فرساتر و تحمّل‌ناپذيرتر از وجود هفتاد عابد است. »

           
«مَوتُ قَبيلَةٍاَيْسَرُ مِنْ مَوْتِ الْعالِمِ[15] ؛       
مرگ يك گروه و قبيله، از مرگ يك عالم ودانشمند، آسان‌تر و تحمل‌پذيرتر است. »

           
حال كه تا حدودي با ارزش و مقام والايعلم و عالم از ديدگاه اسلام آشنا شديم، مي‌توانيم به اهميت تقويت جسم نيز پي‌ببريم،زيرا در اين آية قرآني، نيرومندي جسماني در رديف نيرومندي علمي ـ و البته بلافاصلهپس از آن ـ ذكر شده است. البته بايد توجه داشت نيرومندي علمي بر توانايي جسمانياولويت و برتري دارد و رهبر چنان چه از نظر علمي ضعيف باشد، ديگر نمي‌‌تواند رهبريكند و توانايي جسمي او نيز كمكي به وي نخواهد كرد. بدين جهت است كه مي‌بينيم ابتداتوانايي علمي طالوت مطرح شده و سپس توانايي جسمي وي، و فرمود: « وَزادَهُ بَسْطَةًفي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ.»        
از همين جا مي‌توان استفاده كرد كه قوي بودنجسماني براي يك ورزشكار كافي نبوده و بايد به موازات تقويت جسم ـ بلكه مقدم برتقويت جسم ـ به تقويت جنبة علمي و ايماني نيز بپردازد. قدرت بدني و حتي قدرت علميفراوان، چنان‌چه با ايمان به خدا همراه نگردد، جز زيان و خسران، فايدة ديگري برايجامعة بشري نداشته و همچون تيغ تيزي خواهد بود در دست زنگيِ مست.      
شجاعت و توانرزمي حضرت داوود ـ عليه السلام ـ 
هنگامي كه طالوت براي مبارزه با جالوت به سوياو حركت مي‌كند، جنگ‌جويان فراواني از مردان بني‌اسرائيل وي را همراهي مي‌كنند، وليدر نهايت با تعداد نيروي اندكي كه داراي ايماني راسخ و استوار بودند، در برابر لشكرانبوه و مجهّز جالوت، صف‌آرايي مي‌نمايند. خداوند متعال به اشموئيل پيامبر وحيمي‌فرستد كه قاتل جالوت شخصي است كه زره حضرت موسي ـ عليه السلام ـ به تن او اندازهباشد، و او مردي است از فرزندان «لاوي بن يعقوب» و نامش «داوود بن ايش» است. ايش،مرد چوپاني بود كه ده پسر داشت[16] و داوود كوچك‌ترين آنها بود.            
طالوت به هنگامگردآوري سپاه، به دنبال ايشمي‌فرستد كه خود و فرزندانت در لشكر من حضور يابيد. آن‌گاه زره حضرت موسي ـ عليه السلام ـ را به تن يك‌يك فرزندان ايش مي‌كند، ولي برايهركدام يا كوتاه است و يا بلند؛ مي‌پرسد: آيا پسر ديگر نيز داري؟   
مي‌گويد: آري،كوچك‌ترين پسرم را با خود نياورده‌ام، تا از گوسفندان نگهداري كند.          
طالوت بهدنبال داوود ميفرستد و وقتي زره را به وي ميپوشاند، آن را درست به اندازة ويمييابد.            
داوود شخصي قوي هيكل، نيرومند و شجاع بود. [17] طالوت براي اين‌كه بهتوان رزمي و قدرت بدني داوود پي ببرد، از او مي‌پرسد: آيا تاكنون قدرت و نيرومنديخود را آزمايش كرده‌اي؟
وي پاسخ مي‌دهد:‌ آري،‌ هرگاه شيري به گلة من حملهنموده و گوسفندي را به دهان مي‌گيرد، من خود را به آن شير رسانده و با قدرت، دهانشرا باز نموده و گوسفند را از آن خارج مي‌كنم![18]
جالوت كه داراي عظمت و ابّهتويژه‌اي بود، در پيشاپيش لشكر خويش بر فيلي سوار بوده و تاجي بر سر داشت، ياقوتينيز بر پيشاني وي مي‌درخشيد.           
داوود به اقتضاي شغل چوپاني، فلاخوني در اختيارداشت كه سنگ در آن نهاده و به طرف حيوانات درنده‌اي كه قصد دريدن گوسفندان راداشتند پرتاب مي‌كرد. سنگي در آن نهاده و آن را به طرف سربازاني كه در سمت راستجالوت بودند پرتاب مي‌كند و آنان را متفرق مي‌سازد. سربازان سمت چپ وي را نيز بههمين ترتيب از او دور مي‌سازد. آن‌گاه آخرين سنگي را كه به همراه آورده بود، درفلاخن نهاده و آن را به سوي جالوت پرتاب مي‌كند. سنگ ياقوتي كه روي پيشاني جالوتبود اصابت نموده، آن را خرد كرده و به مغزش اصابت مي‌كند! ناگاه پيكر بي‌جان جالوتبر روي زمين قرار مي‌گيرد.[19]
و خداوند بدين گونه رهروان راه حق رابه پيروزيمي‌رساند و به داوود نيز كه خدمت بزرگي نموده و شايستگي خويش را به خوبي به اثباترسانيده بود، حكومت و دانش مي‌بخشد:
«فَهَزَمُوهُمْ بِِاِذْنِ اللهِ وَ قَتَلَداوُدُ جالُوتَ وَ اتيهُ اللهٌ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّايَشاءُ[20] ؛
سپس آنان به فرمان خدا، ايشان (سپاه دشمن) را به هزيمت و شكستواداشتند و داوود (جوان كم‌سن و سال نيرومند و شجاع كه در لشكر طالوت بود) جالوت راكشت، و خداوند حكومت و دانش را به او بخشيد، و از آن چه مي‌خواست به او تعليمداد.     

 

ورزش دراسلام

دین مبین اسلام به عنوان یک دین برتر به ورزش جسم در جهت تکمیل جنبه های معنوی انسان اهمیت فراوانی داده و بر جنبه های مختلفی از جمله تربیت کودکان، اهمیت بنیه جسمی، مسابقه، پرداختن به برخی از ورزش ها و ... تاکید فراوان دارد.

تربیت و بازی کودکان

حضرت علی (ع) می فرمایند: رحمت خدا بر پدری که در راه نیکی و نیکوکاری به فرزند خود کمک کند، به او احسان نماید و چون کودکی، رفیق دوران کودکی وی باشد و او را عالم مودب بار آورد.
پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: آن کس که نزد او کودکی است باید در پرورش او، کودکانه رفتار نماید.
در مورد توجه حضرت رسول (ص) به بازی و ورزش کودکان، امام صادق (ع) می فرمایند:
یکی از شب ها پیامبر اکرم (ص) همراه حسن و حسین (ع) وارد خانه حضرت فاطمه (س) گردید. پیامبر اکرم به فرزندانش فرمودند برخیزید و با یکدیگر کشتی بگیرید. آن دو کودک برخاستند و به کشتی گرفتن مشغول شدند...

برگزاری مسابقه

امبر اکرم (ص) به عنوان رهبر جامعه اسلامی و فرمانده سپاه اسلام جهت تقویت بنیه نظامی اصحابش مسابقاتی ترتیب می داد و بعضی اوقات خود نیز در آن مسابقات شرکت می نمود.

امام سجاد (ع) می فرمایند: رسول خدا (ص) مسابقات اسب دوانی برگزار می کرد و به برنده مسابقه چند مثقال نقره جایزه می داد. 
امام صادق (ع) می فرمایند: اعرابیی به مدینه آمد و به پیامبر خدا پیشنهاد مسابقه شترسواری کرد. پیامبر قبول کرد. در این مسابقه، شتر پیامبر از شتر اعرابی عقب ماند، پیامبر به اصحاب فرمود: شما این شتر را بالا بردید و خداوند دوست داشت که او را پایین آورد. کوه ها برای کشتی نوح، گردن فرازی کردند، و کوه جودی، تواضعش از همه بیشتر بود. به همین جهت خداوند کشتی نوح را بر کوه جودی فرود آورد.  
امام سجاد (ع) در جایی دیگر می فرمایند: هنگامی که پیامبر اکرم (ص) از جنگ تبوک باز می گشتند مسابقه شترسواری ترتیب داد. با شتر غضباء که اسامه بر آن سوار بود، مسابقه گذاشتند، مردمی که شاهد مسابقه بودند، فریاد بر می آوردند که رسول خدا (ص) پیروز شد، ولی پیامبر فرمودند: اسامه پیروز گردید.

تیراندازی

تیراندازی پرارج ترین ورزش اسلامی است که در قرآن و احادیث و سیره نبوی بدان تاکید شده است. خداوند در قرآن کریم به پیامبر خود می فرماید: ای پیامبر تو تیر نیداختی بلکه خداوند تیر انداخت. (آیه 17 سوره انفال)        
آموزش تیراندازی به عنوان یکی از حقوق فرزند بر والدین یاد شده است و اسلام والدین را به آموزش آن امر می کند.           
پیامبر اکرم می فرمایند: فرزندان خویش را تیراندازی آموزید که این عمل باعث سرشکستگی دشمن است.
همچنین می فرمایند: پسرانتان را شنا و تیراندازی بیاموزید.   
از تفریحات سالم که برای پرکردن اوقات فراغت به آن امر شده است تمرین و مسابقه تیراندازی و اسب سواری است. پیامبر (ص) می فرمایند: بهترین بازی ها در پیشگاه خداوند تعالی اسب دوانی و تیراندازی است.     
همچنین می فرمایند: کسی که تیراندازی بیاموزد و آن را ترک کند یکی از نعمت های خداوند را ترک کرده است.  
و در جایی دیگر فرموده اند: تیراندازی بهترین تفریحات شماست و برشما باد آموختن تیراندازی، زیرا آن بهترین سرگرمی برای شماست.         
رسول خدا می فرمایند: سوارکاری و تیراندازی بیاموزید و اگر تیراندازی بیاموزید نزد من بهتر است از سوارکاری؛ آگاه باشید که خداوند به واسطه یک چوبه تیر سه نفر را به بهشت می برد:
    1- نجار تیرگر،
   

 2-  رنگرز تیر در راه خدا،   

 3- تیراندازی در راه خدا   
پیامبر اکرم می فرمایند: همانا زمین بر شما گشوده می شود و دنیا شما را کفایت خواهد کرد، پس هیچ یک از شما هنگامی که سرگرم تیراندازی است احساس عجز و سستی نکند.

شنا  
پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: حق فرزند بر پدرش آن است که نوشتن، شنا کردن و تیرانداختن را به او بیاموزد و او را جز با غذای خوب و حلال تغذیه نکند.
همچنین فرموده اند: پسرانتان را شنا و تیراندازی بیاموزید.

اسب سواری           
اسب سواری از جمله ورزش های مورد تاکید اسلام است. خداوند برای فضل و برتری مسلمانان بر کفار آن ها را امر و تشویق به تجهیز نیرو می کند.

خداوند متعال در آیه 60 سوره انفال می فرماید: و شما ای مومنان در مقام مبارزه با آن ها، خود را مهیا کنید و تا آن حد که می توانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خود فراهم سازید.        
رسول خدا می فرمایند: مسابقه بجز در اسب سواری، شترسواری و تیراندازی جایز نمی باشد.

کشتی         
کشتی گرفتن از جمله ورزش هایی است که مورد تاکید اسلام قرار گرفته است.
در حیات القلوب آمده است که پیامبر اکرم در برخوردی که با یکی از مشرکین به نام رکانه داشت او را به اسلام دعوت می کند. رکانه یکی از پهلوانان عرب و از قبیله بنی هاشم بود و با پیامبر خویشی داشت. او برای اثبات برتری خویش بر رسول خدا از او دعوت به کشتی می کند و ده راس از گوسفندان خود را به عنوان شرط پیروزی قرار می دهد. «... حضرت این شرط
  را پذیرفت و با او کشتی گرفت و فورا او را بر زمین زد و روی سینه او نشست، رکانه گفت: این کار تو نبود خدای تو اینکار را کرد. بیا بار دیگر کشتی بگیریم. اگر مرا زمین زدی ده گوسفند دیگر به تو می دهم. حضرت باز با او کشتی گرفت و این بار نیز او را به زمین زد. رکانه گفت: یک بار دیگر با هم کشتی می گیریم، اگر این دفعه زمین خوردم، ده گوسفند دیگر به تو می دهم. حضرت این بار نیز او را زمین زد. رکانه گفت: یاری کرده نشود لات و عزی که مرا یاری نکردند...»

 

 

ورزش در اسلام

امروزه ورزش در تمام كشورها و جوامع اهميت فوق العاده اى پيدا كرده است. برگزارى مسابقات گوناگون ورزشى در رشته هاى مختلف در سطوح ملى و بين المللى, نشان دهنده اين واقعيت انكارناپذير است. در سايه پروپاكاند و تبليغات بى امان دستگاه ها, سازمان ها و فدراسيون ها, مسابقات ورزشى هواداران فراوان و تماشاچيان بسيارى پيدا كرده است.           
از منظر عقل و دين, ورزش براى تقويت و سلامتى جسم ضرورت دارد. ملتى كه بدنى سالم, بانشاط و نيرومند ندارد از عقل و تفكر شايسته كمتر بهره مند است. مثلى است معروف كه مى گويد: (عقل سالم در بدن سالم است), زيرا تأثير متقابل جسم و جان, مسئله اى ثابت شده و مسلّم است. انسان هايى كه بر اثر تنبلى و عدم تحركات جسمى, بدنى نحيف و عليل دارند و يا بيش از حد فربه و چاق هستند, نمى توانند روحيه اى آرام و بانشاط داشته باشند. اين گونه افراد معمولاً عصبى مزاج, كم حوصله, بهانه گير و داراى روحيه اى ناهنجار و فكرى بيمار هستند و همين مسائل در جسم آنان نيز اثر سويى مى گذارد. حضرت على فرمود: من از حسودان تعجب مى كنم كه چگونه جسمى سالم دارند. حسد, بدبينى و نگرانى هاى روحى و روانى, بدن را ضعيف و بيمار مى كند. پيامبر(ص) مى فرمايد: خوشا به حال كسى كه سالم و زندگى اش در حد كفايت و قوى و نيرومند باشد. از همين رو در تاريخ اديان مى خوانيم: وقتى قوم بنى اسرائيل پادشاهى از خدا خواستند, طالوت با دو ويژگى معرفى مى شود: (خداوند طالوت را براى شما برگزيد و قدرت علمى و جسمى فزون ترى به او عطا فرمود).1     
درباره قدرت موسى بن عمران قرآن مى فرمايد كه در نزاع دو قبيله (قِبطى و سِبطى) حضرت موسى تنها يك مشت به آن مرد زد و او درگذشت: (فوكزه موسى فقضى عليه2). معلوم مى شود حضرت موسى از قدرت جسمانى و مشت پولادين برخوردار بوده است. دختر حضرت شعيب هم به پدرش گفت: اى پدر, موسى را استخدام كن, زيرا آدمى نيرومند و امين است.3 قرآن درباره حضرت هود هم به قدرت جسمانى او اشاره مى كند: (وزادكم فى الخلق بَصْطَةً4).           
اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهميت خاصى مى دهد تا آن جا كه بر اين باور است كه رهبران اسلام بايد در سلامت جسم, اعتدال خلقت و قدرت علم و معنويت سرآمد ديگران باشند. رسول گرامى اسلام(ص) مى فرمايد: به سرگرمى و بازى بپردازيد, زيرا دوست ندارم كه در دين شما خشكى و خشونت ديده شود. 
ائمه معصومين با اين كه تحت نظر شديد بودند ولى گاه گاهى قدرت علمى و احياناً قدرت و مهارت جسمى خود را در تيراندازى و اسب دوانى به نمايش مى گذاشتند و اعجاب و تحسين حاضران را برمى انگيختند. امام على(ع) در مسابقات كشتى, پشت تمام اقران خود را به زمين مى زد.
رسول خدا(ص) نيز گاهى در مسابقات اسب سوارى و شتر دوانى شركت مى كردند. بعضى اوقات از رسول خدا(ص) تقاضا مى شد كه در يك مسابقه, داور باشند و حضرت آن را مى پذيرفتند.
پيامبر گرامى اسلام(ص) دستور اكيد داده اند كه كودكان را رها سازيد تا هفت سال بازى كنند.
پيامبر(ص) فرمود: هركس در كنارش كودكى باشد لازم است با او كودكى كند (با او هم زبان و هم بازى شود).چون كه با كودك سر و كارت فتادپس زبان كودكى بايد گشادورزش در اديان الهى, ريشه تاريخى دارد. برادران يوسف براى بردن او به پدر گفتند: او را با ما بفرست تا بگردد و بازى كند. در سيره پيامبر است كه با امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) بازى مى كردند; آن ها را روى دوش خود سوار مى كردند و به كشتى گرفتن تشويقشان مى نمودند.5         
در فقه اسلامى بحثى با عنوان (سَبق و رِمايه) مطرح شده است, كه يكى از مسائل آن, مسئله شرط بندى در مسابقات است. مى فرمايند: شرط بندى با پول در مسابقات اسب دوانى, تيراندازى و شمشيربازى جايز است. پيامبر(ص) فرمود: در هيچ مسابقه اى شرط بندى پولى جايز نيست مگر در تيراندازى, شمشيربازى, پرتاب نيزه, شتردوانى و حتى مسابقه با فيل و كليه حيوانات سم دار.
از اين نكته نبايد غفلت كرد كه ورزش فقط منحصر در ورزش هاى رايج و معمول امروزى نيست, بلكه كشاورزى, آهنگرى, درخت كاري
نيز از ورزش هايى هستند كه به عضلات بدن استحكام مى بخشند. به واقع هركار مشروعى كه به قوت جسم و قدرت روح منتهى شود, ورزش است.
هدف از ورزش چيست؟         
در اسلام هدف از ورزش, جمع مال و ثروت و كسب وجهه و شهرت نيست; بلكه وسيله اى براى بهتر عبادت كردن و خدمت بهينه به خلق است. در دعاى كميل مى خوانيم: ((قوّ على خدمتك جوارحى; بار پروردگارا, اعضا و جوارحم را براى خدمت به تو نيرومند گردان) و يا در دعاى روز چهارم ماه مبارك رمضان مى خوانيم: (اللهم قوّنى فيه على اقامة امرك; خدايا, در اين روز مرا براى اقامه فرمانت نيرومند گردان). بدون ترديد تقويت جسم, بدون تمرين و ورزش ممكن نيست. در واقع ما از خدا توفيق ورزش كردن مى طلبيم.          
با وجود اين كه ورزش كردن داراى محاسن و امتيازات فراوانى است, اما اين نكته را نبايد از ذهن دور نگه داشت كه اگر ورزش با اخلاق و اعتدال همراه نباشد, نتيجه مطلوبى را باز پس نخواهد داد. هم چنان كه دين اسلام, دين اعتدال است, به اعتدال در همه امور نيز سفارش كرده است. ورزش كاران باستانى كار ديروز و امروز همواره در خط اعتدال قرار داشته و دارند. فرهنگ حاكم بر اين ورزش, فرهنگ علوى است. نام خدا و ياد خدا, رعايت آداب ويژه باستانى و نيز رعايت اخلاق اسلامى از ويژگى هاى بارز اين رشته ورزشى است. در اين ورزش, پيش كسوتان تقدم دارند و نوآموزان و جوانان مورد احترام مى باشند. روحيه قهرمانى در تمام حركات آنان مشهود است. آنان همواره يار مظلومان و خصم ستم گران بوده اند.    
داستان (پورياى ولى) نمونه اى مشهور و معروف است. وى براى كشتى گرفتن به شهرى اعزام شد. ابتدا به مسجد جامع شهر رفت و نماز اول وقت را خواند. هنگام خارج شدن از مسجد پيره زنى التماس دعا مى گويد, اما خيلى هيجان زده بود. پورياى ولى مى پرسد: مادر, خيلى نگرانى! مى گويد: بله, پسرم پهلوان اين شهر است, شنيده ام پهلوان ديگرى آمده مسابقه بگذارد; اگر در كشتى شكست بخورد من بيچاره مى شوم, زيرا از دخترى خواستگارى كرده ايم اما آنان گفته اند: به شرطى دختر مى دهيم كه پسرت در اين مسابقه پيروز شود. وانگهى تنها نان آور من است. پوريا مى گويد: مادر مطمئن باش كه پسرت پيروز مى شود. وقتى وارد گود شد پس از مدتى گلاويز شدن, تصميم مى گيرد شكست را بپذيرد و به اين طريق مادر پير را از نگرانى نجات داد. اين است منطق دين (ويؤثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصه).

پى نوشت ها:
1ـ بقره(2) آيه 247.  
2ـ قصص(28) آيه 115.         
3ـ همان, آيه 26.        
4ـ اعراف(7) آيه 69. 
5 ـ بحارالانوار, ج103, ص189.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] .
 در زبان عربي به «اشموئيل»، «اسماعيل» گفته مي‌شود.
«عن الباقر ـ عليهالسلام ـ : هو اشموعيل و هو بالعربية اسماعيل». (ملامحسن فيض كاشاني، تفسير الصافي،ج 1، ص 251(.
 [2] .
گروهي كه اين خواست را مطرح كردند، طبقة اشراف ـ و بهاصطلاح قرآن «ملاء» ـ بودند. در ضمن بايد دانست در آن زمان بين بني‌اسرائيل چنينبود كه نبوت در يك خاندان، و پادشاهي نيز در خاندان ديگر بود. نبوت در بين فرزندان«لاوي» (پسر حضرت يعقوب) و پادشاهي در بين فرزندان «يهودا» (حضرت يوسف).
[3] .
بقره (2)، آيه 247.
[4] .
همان.
[5] .
همان‌جا.
[6] .
شيخ طبرسي، تفسيرجوامع الجامع، ص 45.
[7] .
فاطر (35)، آيه 28.
[8] .
بقره (2)، آيه 269.
[9] .
مريم (19)، آيه 12.
[10] .
مجادله (58) آيه 11.
[11] .
شهيدثاني، منية المريد، ص 9.
[12] .
همان.
[13] .
همان.
[14] .
همان.
[15] .
همان.
[16] .
در بعضي از تفاسير، تعداد فرزندانش، چهار يا شش ذكرشده است.
[17] .
تفسير الصافي، ج 1، ص 255 و 256.
[18] .
سيدمحمد حسينطباطبائي، تفسير الميزان، ص 299، تفسير الصافي، ج 1، ص 256.
[19] .
تفسيرالصافي، ج 1، ص 256.
[20] .
بقره (2)، آيه 251.

 

کلمات کلیدی

تحقیق در مورد ورزش در ادیان

مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
کد امنیتی رفرش