درحال بارگذاری ....
به هایپرتمپ خوش آمدید.وارد یا عضو شوید کاربرگرامی شما اکنون در مسیر زیر قرار دارید : تاريخ حرم مطهر حضرت رضا ( ع )

تاريخ حرم مطهر حضرت رضا ( ع )

تاریخ ارسال پست:
یکشنبه 26 مهر 1394
نویسنده:
reyhaneh
تعداد بازدید:
825

 

تاريخ حرم مطهر حضرت رضا ( ع )

 

هنگامي كه در تمام خراسان در زمان حكومت امويان مردم به رهبري ابومسلم خراساني سردار شجاع ايراني قيام ضد اموي خود را شروع كرده بودند ، سناباد در كنار شهر نوغان ، روستايي بيش نبود . در اوج حكومت عباسيان ، وقتي هارون الرشيد به خراسان آمد تا آتش شورش را خاموش سازد ، در اينجا درگذشت ، و فرزند نيمه ايرانيش به خلافت برگزيده شد . زماني كه حضرت رضا ( ع) در ادامه همان مبارزه ضد خلافت و شيعه خواهي به خراسان آمد ، با وجود شهادت آن حضرت ، برگ زريني در تاريخ اين خطه رقم خورد ، و     بدينسان سناباد شهري شد با اهميت كه اقتدار سياسي و رونق اقتصادي را به دنبال داشت .

قريه سناباد درمجاورت شهر نوغان و چهار فرسنگي شهر توس واقع شده و كاخي متعلق به حميد بن قحطبه طايي والي توس در آن بود ، مظهر قنات سناباد در محله كنوني در سراب مشهد بوده و در محل كنوني حرم مطهر و رواق هاي فعلي آن و مسجد گوهرشاد باغي بزرگ و دلگشا بوده است . هنگامي كه حضرت رضا ( ع ) از راه نيشابور به مرو مي رفتند و در بين راه از قدمگاه نيشابور ، قريه الحمرا ( ده سرخ فعلي كه وصل به شريف آباد مشهد است ) و كوه سنگي مشهد عبور كردند و در قريه سناباد و خانه حميد ابن قحطبه و باغ او نزول اجلال كردند . حضرت پيش از سفر مرو ، در بقعه هاروني با دست محلي را خط كشيده ، فرمودند : اينجا محل دفن من است .

در سال 202 يا به روايت ديگري 203 هـ . ق پس از شهادت ، پيكر حضرت  رضا ( ع) را در همين بقعه به خاك سپردند . از بقاياي بقعه ، 2 متر از ديوار چينه اي آن به جاي مانده است ، جهانگردان و جغرافيا نويساني چون ابن حوقل، اصطخري ، و مقدسي از اين مكان ياد كرده اند ، در دوره سامانيان عميد الدوله فايق و ابوبكر شهمرد به آباداني و بناي بقعه كوشيده اند . بناي بقعه در آن سال ها شبيه بناي چهار گوش آرامگاه ارسلان جاذب بود ، كه اكنون در سنگ بست مشهد واقع شده است . مرمت گنبد بقعه نيز در زمان سلطان سنجر                  ( 552-511 هـ .ق) بدست شرف الدين ابوطاهر قمي صورت گرفت .

حرم در سال 548 هـ .ق در حمله غزها آسيب ديد. در همان سال سلطان سنجر و زنش به دست غزها گرفتار شدند و آنان را شهر به شهر دست بسته         مي گرداندند و در برابر چشمانش مردم را به خاك و خون مي كشيدند . انوري شاعر مشهور آن دوره از خاقان سمرقند ، خواهرزاده سنجر با اين قصيده تقاضاي كمك مي كند :

بـر سمرقند اگر بگذري اي باد سحـر                        نامــه اهـل خـــراسـان بــه برخــاقان بــر

خبرت هست كزين زير و بر شوم غزان                     نيست يك پي ز خراسان كه نشد زير و زبر....

در زمان خوارزمشاهيان درحرم نيز تعميرات و تزييناتي صورت گرفت و كتيبه كاشي چيني به خط ثلث بر ديوار دو طرف در ورودي حاز سمت دارالحفاظ نصب شد .

ابن بطوطه در سال 734 هـ .ق كاشي كاري و ضريح نقره حرم را ستوده است،در قرن هشتم آستان قدس عبارت بود از : حرم ، مسجد بالاسر ، مدرسه و چند بناي كوچك متصل به ضلع شمالي . در دوره تيموري و در زمان شاهرخ و همسرش گوهرشاد حرم باز هم توسعه پيدا كرد . و  نخستين مسجدجامع شهر ساخته شد. پس از آن دارالحفاظ ، دارالسياده و تحويل خانه يا خزانه در مشرق دارالحفاظ ساخته شد. سه مدرسه پريزاد ، بالاسر و دودر نيز از يادگاري هاي عهد شاهرخ هستند .

در دوره صفويه مشهد چندين بار طعمه غارتگران و اميران و خان هاي ازبك شد . از جمله : هجوم محمد خان و عبيدالله خان و محمد سلطان و عبدالمؤمن خان ازبك ، عبدالمؤمن كه در حرم هر چه يافت برد . از آن ميان ميل طلاي گنبد و الماسي تخم طاووس كه اهدايي قطب شاه دكني بود ، به غارت رفت . در زمان سلطان حسين بايقرا ( 912 -875 هـ .ق ) امير علي شير نوايي صحن  كهنه را توسعه داد و بناي اوليه ايوان طلا را به مجموعه افزود و در زمان شاه تهماسب صفوي مناره گنبد طلا كاري شده و خشت هاي نفيس كاشي روي گنبد به خشت هاي طلا مبدل شد.

شاه عباس در سال 1010 هـ .ق امر به مرمت بناي آستانه داد . امريه او روي كتيبه مينا كاري شده ، به خط هنرمند خوشنويس معاصرش علي رضا عباسي موجود است . پس از آن رواق هايي به وجودآمد و در نهايت به دستور شاه سليمان ، گنبد ساخت . از اين رو در ميان كتيبه هاي موجود در حرم نام شاه سليمان بيش از همه به چشم مي خورد .

در زمان نادر شاه افشار ، ايوان صحن عتيق و مناره مجاور آن تعمير و طلاكاري شد . مناره ايوان شمالي احداث و تذهيب شد . سنگاب مرمر سقاخانه در صحن عتيق هم از يادگاري هاي اين دوره است .

در دروه قاجار ساختمان صحن جديد احداث و طلاكاري شد . ايوان و سر در در شمالي صحن عتيق و توحيد خانه مباركه مرمت شد . عضد الملك  توليت رقت در سال 1275 دستور  داد كه روي بغضي از كاشي كاري ها و نقاشي هاي نفيس حرم آيينه كاري كنند . ايوان ناصري ( صحن نو ) نيز به دستور ناصرالدين شاه طلاكاري شد .

در دهم ربيع الثاني سال 1330 قمري روس هاي تزاري گنبد و ابنيه آستانه را به توپ بستند و چندين جاي گنبد مورد اصابت واقع شد . سربازان روسي رواق ها را اشغال كردند و گروه كثيري از مردم را به بهانه خواباندن شورش يوسف خان هراتي ، محمد نيشابوري و طالب الحق يزدي به خاك و خون كشيدند . اين حادثه هنوز در ذهن مردم مشهد باقي مانده است . در سال 1331 هـ .ق به دستور حسين ميرزا نيرالدوله والي خراسان اين خرابي ها تعمير گرديد .

در سال 1307 ش فلكه دور حرم و سپس موزه ، كتابخانه و تالار تشريفات بنا شد . در اجراي دستور كشف حجاب نيز مسجد گوهر شاد و رواق هاي آستانه كه محل تحصن مردم بود ، در سال 1314 شمسي مورد اصابت گلوله هاي سربازان دولتي قرار گرفت و متعاقب آن نايب التوليه وقت ، ولي الله اسدي ،    تير باران گرديد .

در سال 1350 شمسي قسمت مهمي از بافت تاريخي اطراف حرم مطهر در طرح گسترش مجموعه به فضاي سبز تبديل شد و اينك در اطراف صحن ها اقدامات عمراني فراواني در دست اجرا مي باشد .

 

مدارس قديمي  مشهد

در مجموعه ي آستان قدس رضوي و اطراف حرم مطهر ، شماري از مدارس قديمي شمهد وجود داشته كه بعضا بسيار قديمي بوده و اكنون بازسازي شده اند بعضي هم به همان صورت قديم بافي هستند . چند مدرسه هم از ميان رفته اند . از جمله مدارس قديمي مدرسه پريزاد است كه به همت بانويي از معاصران و معاشران گوهرشاد و به روايتي از ضعيف كنيز گوهرشاد در كنار مسجد گوهرشاد ( غرب آن ) احداث شده و در سال 1091 نيز به امر نجف قلي خان بيگلر بيگي قندهار ، مرمت گرديده است ، ( در دوره شاه سليمان صفوي )

مدرسه نواب به وسيله ميرزا ابوصالح نواب رضوي در زمان شاه سليمان صفوي ( 1086 ) ساخته شده است . اين مدرسه دو طبقه بوده و با آجر ساخته شده ات و داراي تزييناتي با كاشي مي باشد و اكنون بازسازي شده است .

مدرسه بالاسر ظاهرا در زمان سلطنت شاهرخ تيموري در نيمه اول قرن نهم ساخته شده ودر سال 1091 در زمان شاه سليمان ترميم گرديده است . اين مدرسه محل دفن ابوالقاسم بابر نيز هست   و اكنون تبديل به دارالولايه شده است .

مدرسه دودر از آثار زمان شاهرخ و باني آن غياث الدين يوسف خواجه بهادر يكي از امراي خراسان است ( 834 هـ . ق) و در سال 1088 به دستور شاه سليمان صفوي مرمت گرديده است . از لحاظ تزيينات و كاشيكاري ها و نقش كاري ها بسيار قابل توجه است . اين مدرسه دو گنبد در دو ضلع جنوبي دارد و ابيات زير بر يكي از آنها ثبت شده است :

هزار نقش برآرد زمانه و نبود                يكي چنان كه در آيينه تصوير ماست

به دست ما چو از اين حل و عقد چيزي نيست

به عيش نا خوش و خوش گر رضا دهيم رواست

در ميان همين گنبد سنگ قبري با تاريخ 846 و نام امير يوسف خواجه بهادر موجود است و مورخ گرانمايه مهدي سيدي معتقد است كه در مدرسه دودر و گورهاي آن متعلق به خانواده امير شيخ عي بهادر است .

مدرسه خيرات خان در بست پايين خيابان قرار دارد و در سال 1058 در زمان شاه عباس دوم ، به وسيله خيرات خان نامي بنا شده و در سال هاي اخير هم بازسازي شده است .

مدرسه ميرزا  جعفر بزرگترين مدرسه مشهد وداراي كاشي هاي معرق و معماري جالبي است ، باني آن ميرزا جعفر ، جد خاندان سروقدبوده است . اين مدرسه درسال 1084 احداث و در سال 1285 به دستور ظهيرالدوله والي خراسان مرمت شده است .

مدرسه پايين پايا سعدالدين در سال 1078 ساخته شده و باني آن سعدالدين محمد ، وزير خراسان بوده است اين مدرسه بعد تخريب شده است .

مدرسه فاضل خان باني اين مدرسه ملا عبدالله توني معاصر شاه عباس دوم بوده است . باني مدرسه بر روي سنگي شرايط پذيرش طلبه را نوشته و صريحا با ذكر علت ، ورود طلاب عرب ، مازندراني و هندي را ممنوع ساخته است . اين مدرسه در طرح فلكه اطراف حرم از بين رفته است .

 مدرسه عباسقلي خان ، اين مدرسه و مسجد ضميمه آن درسال                  8-1077 هـ . ق ساخته شده و در پايين خيابان مشهد واقع شده است . باني آن عباسقلي خان ، بيگلر بيگي  خراسان در زمان سلطنت شاه عباس دوم و شاه سليمان صفوي بوده است .

مدرسه باقريه در بالا خيابان واقع بود . دركتيبه ي آن كه به خط سلطنت شاه سليمان صفوي و باني آن ملا محمد باقر سبزواري و تاريخ 1082 هـ .ق درج بوده است . اين مدرسه بعدا تخريب شده است .

مدرسه بهزاديه ، معروف به مدرسه حاج حسن خان و در بالاخيابان واقع شده است و مدرسه در سال 90-1085 به دستور ملك بهزاد خان ، معاصر شاه سليمان صفوي عمارت گرديده است . اين مدرسه هم تخريب شده است .

مدرسه ابدال خان  نيز در كنار مقبره پير پالاندوز قرار داشته است .

مدرسه سليمان خان داراي تاريخ بناي 1115 هـ .ق است . باني آن سليمان خان اعتضاد الدوله بوده و در زمان  آغامحمد خان قاجار ساخته شده است و اين مدرسه هم در سال 1378 تخريب شده است .

دو مدرسه ميرزا جعفر و خيرات خان اكنون با تخريب بخشي از آن ها و بازسازي قسمت هاي ديگر و حفظ قسمت هاي تاريخي به دانشگاه علوم اسلامي رضوي ملحق شده است . سطح زيربناي قسمت قديمي مدرسه ميرزا جعفر و زير بناي دانشگاه جديد الاحداث 22000 هزار متر مربع مي باشد .

 

آرامگاه ها ، زيارتگاه ها ، تفرجگاه ها ، مكان هاي باستاني و تاريخي

مقبره شيخ بهايي

شيخ بهايي يكي از دانشمندان مشهور دوره صفويه است . او درسال 935 هـ .ق در بعبلك لبنان به دنيا آمد و از سن 6 سالگي نزد پدرش حسين بن عبدالصمد كه از فقها و علماي شيعه و از مريدان شيخ زين الدين ( شهيد ثاني ) بود ، خواندن و نوشتن آموخت . به علت فشارهاي سياسي دولت عثماني پدرش به ايران آمد و بهاء الدين به آيين ايراني پرورش يافت و به زبان فارسي آموخت . بهاء الدين در محضر پدر و علماي ديگر به كسب علوم و معارف پرداخت . شيخ بهايي مسافرت هاي زيادي كرد . از جمله به همراه شاه عباس صفوي به مشهد آمد . شيخ مدتي را در مشهد گذراند. شاگردش سيد حسين عاملي نيز در اين سفر با وي بوده است .

از شيخ بهايي مجموعه اي از قطعات نثر ، مثنويات ، رباعيات و غزليات به جاي مانده است . از كتاب هاي او مشرق الشمس در زمنيه الهيات ، اكسير السعادتين در فقه و حديث ، زبده در اصول فقه ، جامعه عباسي شامل فتواهايش در احكام جبر و مقابله مي توان نام برد . شيخ بهايي اقداماتي نظير تقسيم آب رودخانه زاينده رود بين محلات اصفهان و قراي مجاور رودخانه ، طرح ريزي كاريز نجف آباد ( به قنات زرين كمر معروف است )تعيين سمت قبله مسجد شاه اصفهان ، ساختن گلخن گرمابه اي مرموز در اصفهان ، انجام داده است . در مشهد نيز دستوري در باب ساختن ديوار صحن قديم حضرت رضا ( ع) داده  به اين نحو كه در هر فصلي موقع ظهر ، آفتاب به بن ديوار مي رسيده است حجره هاي مدرسه مجاور صحن با نظر شيخ چنان بنا شده بود كه هر حجره محازي ستاره اي واقع مي شد . تمام زندگي اين دانشمند عصر صفويه در تاليف تدريس ، سياست ، قضاوت ، سير و سياحت گذشت . در سفر سال 1008 هـ .ق به مشهد كه با شاه عباس همراه بود در جوار صحن خانه اي خريد و پس از مرگ كه در سال 1030 هـ .ق در اصفهان روي داد ، بر طبق وصيت وي به مشهد آورده شد و در همان خانه دفن گرديد . ملاصدرا از شاگردان وي       مي باشد .

 

بقعه شيخ حر عاملي

شيخ المحدثين ، محمد بن حسن ، معروف به شيخ حر عاملي از معاريف و دانشمندان شيعي و صاحب كتاب مشهور وسايل الشيعه است . وي در سال 1033 هـ .ق در جبل عامل لبنان متولد شد . ورود او به مشهد مقارن سلطنت شاه عباس دوم و پسرش شاه سليمان صفوي بوده است .( 1105 -1052 ) شيخ كه نسب از حر رياحي ، صحاب معروف سيد الشهداء( ع) دارد در تاريخ رمضان 1104 وفات يافت و درمحل فعلي ( حجره پنجم ضلع شمالي صحن انقلاب كه جز مدرسه ميرزا جعفر است ) دفن شد . پسرش شيخ محمد رضا كه متوفي به سال 1110 هـ .ق مي باشد و در فقاهت و فضل نمونه بوده است در جواي وي به خاك سپرده شده است . از آثار او جمع آوري و تدوين اشعار شيخ بهايي مي باشد . ايوان كوچكي در بقعه وي كه ده پله از صحن پايين تر است وجود دارد و قبر در وسط آن با سنگ مرمر سبز رنگ مزين شده است . ضريح نقره نفيسي ايوان مذكور را از حرم جدا مي كند ، ايوان حرم نيز داراي آيينه كاري بسيار زيبايي مي باشد .

 

 

 

آرامگاه شيخ طبرسي

يكي از بناهاي تاريخي و مذهبي مشهد آرامگاه امين الاسلام و شيخ طبرسي است كه در وسط باغ رضوان حد فاصل بين خيابان طبرسي و خيابان شيرازي قرار داشته است . شيخ طبرسي ، از علماي نامدار شيعه در قرن ششم است كه در فقه و تفسير قرآن استاد بوده است و داراي سه تفسير بر قرآن مي بشاد كه مهم ترين آنها مجمع البيان است . شيخ طبرسي از دانشمندان بزرگي چون شيخ طوسي و شيخ عبدالجبار رازي كسب فيض نموده و شاگرداني چون قطب الدين راوندي و ابن شهر آشوب داشته و با جارالله زمخشري هم عصر بوده است وي در سال 548 هـ .ق در سبزوار وفات يافته و جنازه وي به محل فعلي كه قبلا نام مقتل الرضا مشهور بوده و بعدا قبرستان قتلگاه ناميده مي شده انتقال يافته است . در سال 1370 شمسي به خاطر تعريض خيابان و طرح فلكه حضرت ، قبر اين بزرگوار شيعه به وسط باغ رضوان انتقال يافت . اين مكان قبلا به مغسل الرضا نيز مشهور بوده است زيرا به روايتي حضرت الرضا( ع)را در اينجا غسل داده اند . در سال هاي پيش از انقلاب نيز غسالخانه مشهد در اين مكان قرار داشته است .

 

 

مقبره خواجه ربيع

در شمال شهر مشهد آرامگاه زيباي مربعي با چهار شاه نشين در چهار جانب با گنبد دو پوشه در ميان باغي بزرگ و باصفا بنا گرديده كه آرامگاه            ربيع بن خثيم ( بروزن قريش) از جمله تابعين پيامبر اسلام و زهاد ثمانيه يكي از هشت زاهد نامي تاريخ اسلام مي باشد . وي تربيت يافته و دوست صميمي     ابن مسعود ، صحابي بسيار مشهور پيامبر است . خواجه در اوايل خلافت حضرت علي ( ع) امارت را داشته و در جنگ صفين ياور حضرت علي ( ع) بوده است . خواجه ربيع را از پيشگامان تفسير و حديث شمرده اند ، بسياري مانند ترمذي و ابن ماجد از وي نقل حديث كرده اند . شيخ طوسي در تفسير مجمع البيان اقوال وي بازگو كرده و او را شيخ متقدم دانسته است . در مصباح الشريعه كه منسوب به امام صادق ( ع ) است ، از گفته هاي خواجه مكررا استفاده شده است . خواجه مقامي بس بزرگ نزد مردم داشته و (( با اين حال براي منزل خود هيزم مي آورده است : و در قبال تقاضاي انجام اين كار       مي گويد: من بدين زحمت كه ثمره اش عايد خودم مي شود ، از ديگران اولي ترم و مكررا بينوايان را به منزل خود آورده و.... ))

خواجه ربيع در هفتاد سالگي در سال 61 يا 63 هجري همزمان با واقعه كربلا وفات يافته است . بناي بقعه وي به درخواست شيخ بهايي و به دستور شاه عباس صفوي ساخته شده است .

نماي خارجي بنا داراي تزييناتي با خطوط معقلي است . كمربند گنبد داراي دو كتيبه به خط بنايي ( معلقي ) و ثلث و ارتفاع گنبد 18 متر است . طرح بنا مربعي با چهار شاه نشين در چهار جانب است و از وسط ديوار و پشت ايوان هاي عليرضا عباسي با تاريخ هاي 1026 هجري و 1031 هجري وجود دارد .

اين بقعه كه از آثار زيباي دوران صفوي است ، چند بار مرمت شده و داخل باغ زيبايي قرار دارد ، خواجه ربيع ضمن اينكه از تفرجگاه هاي مشهد به شمار    مي رود ، قرن هاست كه مكاني زيارتي محسوب مي شود ، چنانچه حضرت رضا ( ع ) فرموده اند :

(( سفر به خراسان براي من سودي نداشت ، مگر زيارت ربيع بن خثيم ))

مقام خواجه ربيع در طي سالها در نزد مردم و حكام چنان بوده است كه حتي شبيك خان ازبك هم در سال 915 در راه غارت مشهد به زيارت مقبره پيشين او رفته است .

 

 

آرامگاه خواجه اباصلت هروي

اباصلت هروي از دانشمندان و محدثين مشهور عصر خود بوده است . گويند هنگامي كه حضرت رضا ( ع) از راه نيشابور به مرو نزد مامون مي رفتند ، با سابقه انس و الفتي كه به حضرت داشته ، همراه ايشان شده و افتخار خدمتگزاري يافته است .

آرامگاه  خواجه اباصلت در 12 كيلومتري جنوب شرقي مشهد واقع شده است چنانچه امروزه معمول است از سالها قبل گروهي براي تقرب به وي ، وصيت مي كرده اند كه در اطراف آرامگاه خواجه دفن شوند .

بناي اصلي بقعه چهارگوش به ابعاد 5/6 متر است و به وسيله چهار درگاه با خارج تماس دارد . ديوارهاي داخلي گنبد آيينه كاري است و در زير سقف دور تا دور رسمي بندي دارد . مزار خواجه اباصلت هر سال زايران فراواني را به  خود جلب مي كند ، زيرا وي راوي شهادت حضرت رضا ( ع) و خادم وي بوده است .

 

خواجه مراد

آرامگاهي است در 15 كيلومتري جنوب شرقي مشهد، اين آرامگاه در كنار كوه و چشمه اي قرار دارد و جاده آن از سمت راست جاده اصلي مشهد ـ فريمان جدا مي شود. داراي گنبد هرمي پنج ضلعي است كه با شيرواني پوشيده شده است . اصل بنا اتاقي 30/4 ×4 متر است و پيرامون آن چندين اتاق براي توقف و استراحت مسافران ساخته شده و محوطه آن يز براي مسافران آماده سازي شده است . مقبره داراي ايوان است و بر فراز ايوان آن تزينات آيينه كاري و دو گلدسته كم ارتفاعي با كاشي كاري مشاهده مي شود.

خواجه مراد لقبي است كه مردم به اين محل داده اند و كتبيه سردر آن به نام هرثمه بن اعين مشهور به خواجه مراد راوي است كه در سال 201 هـ . ق وفات يافته است . مهدي سيدي محقق و نويسنده تاريخ شهر مشهد در شرح سفرنامه ناصرالدين شاه به مشهد مي نويسد (( به سبب توقف اردو در طرق، نويسنده مرات السفر شرحي از رباط آن و تپه نادري در مجاورت رباط مزبور داده است، ا ايوان طرق و مزار خواجه اباصلت هروي در همان حدود هم صحبتي به ميان آمده، اما به سبب آن كه هنوز بناي مشهور به خواجه مراد در آن حوالي خلق نشده بوده، حرفي از آن زده نشده است. )) سفر ناصرالدين شاه به مشهد در روز اول ذي قعده سال 1300 به پايان رسيده است. در بعضي منابع نيز هرثمه را از نزديكان امام رضا (ع) مي دانند .

 

 

گنبد خشتي :

اين بنا مدفن سلطان محمد از اعقاب امام موسي بن جعفر (ع) است و در محله نوغان در خيابان طبرسي مشهد قرار دارد. داراي رواقي چهار گوش و چهار شاه نشين مي باشد. به سبب آن كه گنبد آن خشتي است، به اين نام معروف است. سبك ساختمان به بناهاي دوره تيموري شبيه است و ساقه گنبد چندي پيش مزين به كاشي و سوره توحيد شد اما بعداً آجرپوش گرديد.

در مجاورت اين بنا مسجدي وجود دارد كه دو بيت زير بناي آن را به عهد شاه عباس مي رساند:

در زمان سه ستاره چشم                    شاه عباس فخر دولت و دين

آمد از بهر سال تاريخش           بيت معمور از آسمان به زمين

اما خود گنبد خشتي معلوم نيست قطعاً در چه زماني ساخته شده است. چون سلطان محمد در سال 832 قمري در گذشته (بنا بر سنگ قبر وي) و خود بنا هم بايد در عهد شاهرخ تيموري ساخته شده باشد.

مرحوم دكتر شريعتي نوشته است از آنجا كه اين آرامگاه در محله اي قديم قرار دارد. مرجع بسياري از خواسته ها و مشكلات و نذرهاي مردم بوده است .

 

 

مقبره پير پالان دوز :

اين بنا مدفن شيخ محمد كارندهي (كاردهي) است و بناي آن در سال 985 هجري در زمان سلطان محمد خدابنده (پدر شاه عباس) ساخته شده است، شيخ محمد كارندهي يا محمد عارف عباسي از عرفاي سلسله ذهبيه و مشهور به پير پالاندوز است كه در خط ثلث استاد بوده و قرآن هفت سوره اي از وي در دست است. او براي امرار معاش به شغل پالان دوزي اشتغال داشته و به لحاظ معنوي بسيار مورد توجه مردم بوده است. اين مقبره در مجاورت حرم حضرت رضا (ع) قرار دارد و بنايي چهار گوش و داراي گنبد است. داخل بقعه داراي شاه نشيني است و در بالاي آن يزدي بندي هايي اجرا شده است.

در زير گنبد ترنج زيبايي با نگاره هاي گياهي نقش شده است. قسمت هايي از بنا نيز داراي نقاشي صفوي را دارا مي باشد. سطح گنبد آن داراي پوشش ساده اي از كاشي فيروزه اي رنگ و داراي كتبيه اي با تاريخ 985 هـ.ق بوده است .

مقبره پير پالاندوز اخيراً بازسازي شده است .

 

گنبد سبز :

اين آرامگاه كه به علت گنبد سبز رنگ و زيبايش بدين نام خوانده مي شود در خيابان خاكي (شهيد باهنر) مشهد قرار دارد و ظاهراً مدفن محمد مومن عارف استرآبادي از شيوخ شيعه مذهب سلسله ذهبيه است كه ظاهراً در سال 904 وفات يافته و استاد بزرگاني چون مجلسي اول بوده است. در تاريخ ساخت بنا سال هاي 1011 (مربوط به دوره شاه عباس) و 1091 (مربوط به دوره شاه سليمان) روايت شده است. در اين مكان قبلا يكي از قبرستان هاي مشهد به نام قبرستان ميرهوا وجود داشته است. گنبد سبز سابقا داراي باغي بزرگ و محل سكونت عده زيادي از درويشان و برگزاري مراسم و مجالس آنان بوده است. خانيكوف روسي در سال 1274 اين محل را مقبره درويشي مي داند كه در 904 هـ .ق درگذشته است. مرحوم دكتر زرين كوب نيز گنبد سبز را منسوب به شيخ محمدعلي موذن خراساني (1057 تا 1078 هـ .ق) بيست و نهمين قطب سلسله ذهبيه دانسته است .

 

امام زاده يحيي ـ ميامي :

آرامگاه يحيي بن زيدبن علي ابن الحسين (ع) در نزديك روستاي ميامي در 90 كيلومتري مشهد قرار دارد. آرامگاه در دامنه كوهي ساخته شده است و گنبد آجري آن متعلق به قرن دهم هجري مي باشد .

در اطراف آرامگاه سنگ قبرهاي قديمي زيادي ديده مي شود كه تاريخ هاي 902 و 981 هـ .ق در آن ميان به چشم مي خورد. يكي از سنگ قبرها متعلق به خواجه نعيم الدين نعمت الله بن خواجه نظام الدين احمد ميندي (902) و ديگري مدفن خواجه ظهيرالدين محمد زمان (981) مي باشد.

 

مصلاي مشهد :

اين بنا كه در زمان سلطنت شاه سليمان صفوي (1105 1077 هـ .ق) ساخته شده است در شرق مشهد و در بلوار مصلي واقع شده و داراي يك ايوان بلند و دو رواق در طرفين است. بنا در سال 1087 هـ .ق به سعي ((حاجي مل)) نامي و معماري ((حاجي شجاع، بناي اصفهاني)) و به فرمان ((نواب عالي مقام، ابوصالح)) (باني مدرسه نواب) ساخته شده است و در كتبيه هاي آن اشعاري با ذكر نام افراد فوق وجود دارد. به روايت تاريخ، اعياد مذهبي در اين مكان جشن گرفته مي شد و اطراف آن چنانچه در سفرنامه ركن الدوله (1299 هـ .ق) قيد شده آبادي هايي وجود داشته است. در ايوان و محراب بنا كاشي كاري به شيوه معرق وجود دارد .

 

مصلاي طرق :

اين بنا قديمي ترين مصلاي شهر مشهد است كه در كنار روستاي طرق قرار دارد اين مصلا در سال 837 قمري ساخته شده است.

طرق در كناره مشهد محل جنگ هاي بسياري بوده كه اغلب براي تصرف مشهد صورت مي گرفته است. مثلاً جنگ سال 913 بين ازبك ها و بازماندگان تيموري، يا پس از بازگشت شاه تهماسب از خراسان، بين سپاهيان ازبك و قزلباش هاي ساكن مشهد، يا سال 971 بين علي سلطان ازبك و مردم مشهد.

حاج سياح محلاتي جهانگرد مشهور نيز كه در سال 1295 به مشهد آمده، از طرق ياد كرده است. اين محل در سفرهاي كارواني، منزلي محسوب مي شده است و به همين دليل داراي چند كاروانسرا و رباط است كه مهم ترين آنها به دستور شاه عباس و شاه سليمان صفوي و اسكندر بيك ساخته شده اند.

در نزديكي طرق، تپه اي به نام تپه نادري با حدود 350 متر ارتفاع وجود دارد كه بقاياي سفال، كوزه شكسه، خاكستر و خشت خام هاي بزرگ در آن ديده   مي شود. احتمالاً اين تپه بقاياي قلعه اي بسيار قديمي و به نوشته مطلع الشمس دو هزار ساله است.

 

آرامگاه امير غياث الدين ملك شاه (مسجد هفتاد و دو تن):

مسجدي كه اكنون با نام هفتاد و دو تن در انتهاي بازار سرشور (بازار بزرگ مشهد) قرار دارد، ظاهراً آرامگاه يكي از امراي محلي خراسان به نام امير     غياث الدين شاه ملك يا ملكشاه بوده است. با توجه به تاريخ اتمام تزيين بقعه كه 855 هـ.ق است. بقعه در زمان تسلط ابوالقاسم بابر (861-852) از پسران بايسنقر نوه شاهرخ تيموري بر مشهد ساخته شده است. اين مسجد داراي يك درگاه بلند ورودي و دو مناره در طرفين بنا مي باشد. ارتفاع فعلي مناره شمالي 20 متر و ديگري 40/15 متر است و داراي كتبيه اي با آيات قرآني مي باشد. بالاي اين كتبيه ها اسماء الله و در ترنج ها احاديثي نقش شده است. نام معمار بنا بر اساس كتبيه موجود شمس الدين محمد تبريزي است و مدخل بقعه داراي دري به تاريخ 1155 هجري قمري مي باشد. بر روي كاشي هاي ايوان نام الامير ملكشاه ... خوانده مي شود. نماي مناره ها، غرفه ها و ايوان مسجد داراي كاشي هاي معرق بسيار زيبايي است.

 

آرامگاه نادر :

نادر شاه افشار در سال 1110 يا 1100 هـ .ق در روستاي كبكان در حوالي درگز به دنيا آمد، نادر به طايفه قوقلي افشار از طوايف قزلباش تعلق داشت و در بدو جواني جنگ با طوايف تركمان و ازبكها را آزمود .

در دوران جواني از سران سپاه بود و به علت رشادت به سرداري سپاه شاه تهماسب صفوي درآمد و همراه وي مشهد را از جنگ ملك محمود سيستاني بيرون آورد. پس از آن اشرف الغان را در مهماندوست دامغان و مورچه خروت اصفهان و زرقان فارس شكست داد و فتنه افغان را پس از هفت سال تمام كرد.

پس از شكست دشمنان داخلي عثمانيان در نوروز سال 1148 در دشت مغان به پادشاهي نشست، پس از فتح هند نادر به سخت گيري و ستم پرداخت و فرزند خود را كور كرد. و سرانجام در سال 1160 توسط سران قزلباش به قتل رسيد. پايتخت نادر مشهد بود و قسمت هاي زيادي از آباداني اين شهر و اطراف آن و حرم مطهر به همت وي صورت گرفته است .

نادر بنايي براي آرامگاه خود در جنب چهار باغ شاهي در مشهد ساخت، اما بناي مقبره اخير وي به مساحت 14400 متر مربع توسط انجمن آثار ملي و با طراحي مهندس هوشنگ سيحون ساخته شده است. مجسمه مفرغي سواره وي به ارتفاع 5/6 متر به وسيله ابوالحسن صديقي طراحي شده و مفرغ ريزي آن در كارخانه بروني ايتاليا صورت گرفته است. بناي جديد آرامگاه شامل اتاق آرامگاه، دو تالار، موزه و ايوان هايي متعدد است.

موزه نادري : اين موزه در سال 1342 در مجاورت سالن آرامگاه ساخته شده است. در سالن اصلي موزه آثاري از دوره نادر و پس از آن به نمايش گذاشته شده است. آلات جنگي شامل تفنگ، تپانچه، كلاه خود، زره و شمشير از جمله اين آثار هستند. تابلويي از صحنه هاي نبرد نادر در جنگ كرنال اثر استاد سيد حسين مير مصور نيز در اين سالن نصب شده است. در سالن ديگر نيز كه در سال 1373 به بهره برداري رسيده است. اشيا باستاني و مردم شناسي به نمايش گذاشته شده است .

 

آرامگاه كلنل پسيان :

آرامگاه محمد تقي پسيان در مجاورت آرامگاه نادر و در باغچه شمالي باغ آرامگاه قرار دارد و لوحي سنگي بر آن نصب شده است .

محمد تقي خان از ميهن پرستان جوان و پرشور ايارن بود. در سال 1309 هجري در تبريز متولد شد و در سال 1324 به تهران آمد و پس از پنج سال تحصيل در مدرسه نظام به درجه سلطاني رسيد و پس از آن در جنگ معروف به مصلي، روس ها را شكست فاحشي داد و صيت شهرت و ليافت او از مرزهاي ايران گذشت. در سال 1335 هجري به آلمان رفت و در سال 38 پس از بازگشت به فرماندهي ژاندارمري خراسان در دولت مشيرالدوله رسيد.

در ذيحجه سال 1339 آزاديخواهان خراسان به رهبري كلنل قيام كردند ، اين قيام كه براي كسب استقلال ايران بود، توسط روساي عشاير و به تحريك قوام السلطنه و سپاهيان دولتي ايران مورد هجوم قرار گرفت و كلنل پسيان كه او را در شمار مرداني چون جلال الدين خوارزمشاه و لطفعلي خان زند مي دانند در زد و خورد با اكراد بجنورد در جعفرآباد قوچان به خدعه كشته شد. عارف قزويني كه از ياران كلنل پسيان بود در سوگ وي سروده است :

كسم به شهر نبيند شدم بياباني            ز غصه كلنل و زغم خياباني

آنچه عارف را به كلنل علاقمند ساخت و آنچه او را نزد مردم آزاده عزيز       مي نمايد، انسان دوستي و وطن پرستي كلنل است.

زنده به خون خواهيت هزار سياوش              گردد از آن قطره خون كه از تو زند جوش

عشق به ايران به خون كشيدت و اين خون   كي كند ايراني كركس است فراموش

 

حمام شاه :

اين حمام از آثار مهدي قلي بيك اميرآخور باشي شاه عباس اول صفوي است كه در بازار بزرگ مشهد واقع شده و تا همين اواخر مورد استفاده بوده است. حمام داراي سربينه اي با هشت ستون سنگي و سقف گنبدي شكل است و در نزديكي مسجد امام (شاه) ساخته شده است. سازنده حمام، آن را وقف آستان قدس رضوي كرده است و سال تاسيس بنا به روايت كتبيه از ميان رفته آن 1027 است .

 

 

ميل اياز، آرامگاه ارسلان جاذب :

آرامگاه ارسلان جاذب و ميل اياز در سنگ بست در 40 كيلومتري جنوب شرقي مشهد واقع شده است. اين بنا كه از قديمي ترين آثار دوران غزنويان در خراسان است، به همت ارسلان جاذب والي و سپهسالار توس در زمان سلطان محمود غزنوي ساخته شده است. پس از مرگ وي كه به سال 419 يا 420 اتفاق افتاد، در اين بناي ساده، زيبا و با عظمت دفن شد. ارسلان جاذب از ممدوحان فردوسي شاعر حماسي ايران و از كساني بوده است كه او را ((متمايل به گرايش هاي ملي و حماسي مردم ايران در توس)) خوانده اند. در زمان حيات وي توس رو به پيشرفت و ترقي فرهنگي و سياسي نهاد و از مراكز چهارگانه و پراهميت خراسان شد.

ميل اياز كه ظاهراً همتايي در طرف ديگر ساختمان داشته است، جزو رباط بزرگي بوده است كه در سال هاي 389 تا 421 هجري (زمان حكومت ارسلان در توس) ساخته شده است. مقبره ارسلان جاذب آجري و داراي نقش هايي با آجر و رنگ روشن و كتبيه اي بر گرداگرد سقف داخلي گنبد مي باشد. بالاي ديوار آن نيز كتيبه اي به خط كوفي و با رنگ آبي در زمينه گل دار وجود دارد. در مناره آجري نيز كتبيه اي با خط كوفي و با آجر اجرا شده و داراي تزيينات مي باشد. بنا داراي گنبدي كوتاه بر روي ساقه اي هشت وجهي است. اين ساقه بر مكعبي با ارتفاع 10 متر استوار شده است. نماي بيروني به سادگي تمام اجرا شده و مناره آن نيز با ارتفاع 40 متر و قطر حدود 5/5 متر در پايه و 5/2 متر در بالا و صد پله به استواري پابرجاست. اين بنا در ميان رباط سنگ بست واقع شده كه اكنون ويرانه است، اما در نزديكي آن رباط ديگري توسط               امير عليشير نوايي ساخته شده كه هنوز وجود دارد.

 

توس :

دشت توس شامل حوضه آبريز كشف رود است و به علت مساعدت آب و هوا و مراتع فراوان در طول تاريخ در ديد كساني بوده است كه يا از فلات ايران       مي گذشتند و يا آن كه در كنار زيستگاه هاي طبيعي آن ماوا مي جستند. جاده ابريشم به همين طريق در ميان دشت توس ايجاد شده و در طي زمان مورد استفاده قرار گرفته است. كاوش هاي باستان شناسي، دشت توس را زيستگاه افرادي مي داند كه در قديم ترين دوره پارينه سنگي در كناره هاي كشف رود مي زيسته اند. در روستاي درخت بيد سنگ نگاره هايي از انسان دوران نوسنگي يافت شده كه باز هم مويد سكونت ديرسال آدميان در اين منطقه است. از آن پس اين دشت هميشه محل سكونت بوده و در آغاز اسلام، آثاري از وجود تمدن در مكان كنوني توس و حوالي ارگ آن كشف شده است. آنچه تاكنون باقي مانده با روي ويران شده تابران ، ارگ، و بقعه هارونيه است.     بارو 9 دروازه و 156 برج داشته است. باروي توس به طول 7 كيلومتر با ضخامت 6 تا 5/2 متر به گرداگرد توس كشيده شده است. بخشي از اين بارو در نزديكي آرامگاه فردوسي، به صورت حفاظت شده قابل ديدن است . بناي ارگ نيز كه لاي هايي تا سده سوم هجري را در بردارد در شمال غربي محوطه نمايان است . اين ارگ شامل بناهاي حكومتي بوده و به وسيبله خندقي از شهر جدا مي شده است .

بقاياي ديواره هايي از دوره تيموريان در محوطه ارگ نيز ديده مي شود. سطح شهر انباشته از بقاياي آثار معماري تاريخي و فرهنگي است و انواع سفال هاي بي لعاب و ساده توس مربوط به قرن شم تا نهم هجري ، و سفال هاي لعابدار متعلق به دوره هاي سوم تا نهم هجري با اشكال و نقش هاي متنوع در اين منطقه ديده مي شود.

 

آرامگاه فردوسي :

حكيم ابوالقاسم فردوسي در سال 329 هجري در قريه پاژ در ناحيه توس به دنيا آمد، وي از نجيب زادگان توسي بود و خود املاكي داشت كه از عايدي آن روزگار مي گذرانيد. فردوسي در حدود 40 سالگي به سرودن شاهنامه پرداخت و با مدد گرفتن از تاريخ شاهان قديم ايران و شاهنامه ابومنصوري كه به امر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسي فراهم آمده است، به سرودن بزرگ ترين منظومه حماسي و ملي ايرانيان دست يازيد .

زماني كه فردوسي پنجاه و هشت ساله بود و پس از برچيده شدن خاندان ادب پرور سامانيان و بعد از آن حكومت سيمجوريان بر خراسان، محمود غزنوي در سال 387 جانشين پدر شد و فرمانروايي پر اقتدار و بزرگي را در شرق و شمال شرق و مركز ايران به وجود آورد. قدر ناشناسي سلطان محمود غزنوي از كار بي همتاي فردوسي ، او را دلشكسته و رنجيده خاطر ساخت و در فقر و تنگدستي در سال 411 يا 416 هجري درگذشت. مشهور است هنگامي كه جنازه فردوسي را از دروازه رزان بيرون مي بردند، كاروان هداياي محمود كه به بزرگي و عظمت كار فردوسي پي برده بود، وارد توس مي شد.

شاهنامه فردوسي نقشي ه سزا در ماندگاري زبان وفرهنگ ايراني دارد و به لحاظ حماسي آثاري ماندگار اززندگي پيشينيان ما را به تصوير كشيده است . براساس دست نويس هايي كه پس از فردوسي از شاهنامه شده است، شاهنامه بين پنجاه تا شصت هزار بيت است و پهنه تاريخ چند هزار ساله قوم ايراني را از كيومرث تا حيات خود با زباني فصيح و پالوده شرح داده است . فردوسي خود در ميان اين ابيات همه جا انسان را به آزاد انديشي ، دادخواهي و پند و عبرت و خرد راهنمون شده و از روي كمال و صفاي ذهن به نقل داستان هايي           مي پردازد كه پيش از آن كه تاريخ و جذاب باشند، امروزي و انساني اند . ((نخستين داستان هاي شاهنامه از آغاز تمدن و سپس قيام كاوه روي كارآمدن فريدون، مرگ فريدون و تقسيم جهان بين سه پسر وي و برادر كشي ها و جنگ آنان است . سپس به حماسه جنگ هاي طولاني ايران و توران ، داستان زال و رستم و حوادث بزم ها و رزم هاي سياوش، پادشاهي منوچهر پرداخته و در قسمتي ديگر با اشاراتي بر حوادث دوران اشكانيان و ساسانيان، مندرجات حماسي خود را از زندگاني اردشير تا يزدگرد و انوشيروان پي مي گيرد.

در چهار مقاله عروضي داستان تدفين فردوسي بدين صورت نقل شده است كه به دليل شيعه بودن نگذاشتند جسد وي را در قبرستان مسلمانان دفت كنند ، ناچار جنازه اش را به باغ و ملك شخصي وي بردند و او را در آن باغ دفن كردند ، امروز هم در آنجاست، و من در سنه عشر و خمسمائه (510) آن خاك را زيارت كردم .

در سال 1313 بر مقبره فردوسي آرامگاهي با طرح آتشكده ساختند . در سالهاي 7-1343 نيز دوباره تغييراتي در آن داده شد. ساختمان فعلي آرامگاه كه طراح ان از مهندس سيحون بوده است ، در نماهاي بيروني برگرفته از معماري هخامنشيان است . فضاي داخلي نيز از معماري دوره اشكاني و اسلامي اقتباس شده و شكل كلي ساختمان شبيه بناي مقبره كوروش در پاساگارد است. بنا از چهار سمت داراي پله است و ابعادي در حدود 30 × 30 متر دارد . بدنه بنا با سنگ مرمر و اشعار فردوسي با خط نستعليق و نشان ((فره وهر اهورامزدا )) با نقش برجسته تزيين شده است در قسمت داخلي بنا داستان هايي از فردوسي مانند پيكار رستم و اشكبوس، جنگ ايرانيان و تورانيان ، نبرد رستم و سهراب ، داريوش هخامنشي ، پناه آوردن پادشاه هند به دربار ساساني، رفتن رستم به نزد كيكاوسس ، جنگ رستم با پيلتن مازندران ، به كمد گرفتن رستم رخش زا، جنگ رستم با اژدها و يدو سفيد و ... به صورت حجاري و نقش برجسته سنگي بر ديواره نصب شده است . آرامگاه حكيم ابوالقاسم فردوسي همچون نگيني در دشت توس مي درخشد و هر ساله مشتاقان فراوان از تمام دنيا به زيارت او مي آيند. مهدي اخوان ثالث (م . اميد) شاعر بزرگ خراساني معاصر نيز در محوطه آرامگاه فردوسي و در كنار آن استاد بي نظير زبان فارسي به خاك سپرده شده است .

 

موزه توس :

موزه توس در سال 47 به همت انجمن آثار ملي و با طراحي مهندس هوشنگ سيحون در اصل براي رستوران ساخته شده است و بعدا (سال 1363) تبديل به موزه شاه داراي اشياي باستاني است كه اغلب از كاوش اي باستان شناسانه توس به دست آمده است .

در اين موزه اشياي مانند سنگ چخماق، گرز، سپر، تيركمان كه قدمت بعضي از آنها به دوران پيش از اسلام مي رسد ظروف سفالي، فلزي و شيشه اي قرون 4 تا 6 هجري كه از نيشابور و ديگر مناطق به دست آمده است وجود دارد .

تابلوهاي رنگ و روغن كه برگرفته از داستان هاي شاهنامه هستند اثر        استاد علي رخسار از آثار ديگر اين گنجينه مي باشند .

 

روستاي پاژ :

روستاي پاژ ، زادگاه شاعر حماسه سراي ايران حكيم ابوالقاسم فردوسي است كه در سه فرسنگي شرق طابران توس و پانزده كيلومتري شمال شهر مشهد در حاشيه جاده مشهد  ـ كلات واقع است.روستاي پاژ ، مركز دهستان تبادكان است و جلگه اي در دامنه هاي جنوبي كوه هاي هزار مسجد ، در نزديكي دو كوه اژدر كوه در 6 كيلومتري شرق روستا و سفيد كوه در 4 كيلومتري شمال آن واقع شده است . پاژ در حدود 150 خانوار جمعيت دارد . شغل اصلي ساكنين آن كشاورزي است و هر سال هم تعدادي از ساكنين جذب كارخانه سيمان و يا شهرك صنعتي اطراف پاژ مي شوند ، پاژ در قسمت مركزي خود داراي قلعه اي است كه سابقا هسته ي اصلي روستا را تشكيل مي داده است ، از آنجا كه اين روستا زادگاه يكي از ارجمندترين مفاخر ملي ايران است با دادن امكانات و خدمات مي تواند به عنوان مركزي توريستي ـ تاريخي درآيد  و هر سال ميعادگاه عاشقان زبان و شعر فارسي گردد .

در اطراف روستاي پاژ باغ هاي انگور وجود دارد . كرت بندي باغ ها و سرسبزي باغات  در اطراف ديدني است . قلعه ديگري كه در پانصد متري روستاي پاژ قرار دارد به قلعه كهنه پاژ مشهور است و سطح آن از شكسته سفال هاي سده هاي چهارم بعد از اسلام تا قرن نهم و دهم هجري پوشيده شده است .

نظامي عروضي در قرن ششم از پاژ بدين گونه ياد مي كند : (( استاد ابوالقاسم فردوسي از دهاقين توس بود ، تاز ديهي كه آن ديه را پاژ خوانند و از ناحيت طيران است .... )) در بسياري از متون ديگري كه از اعصار گذشته به ياد مانده است از فردوسي و پاژ ياد مي شود .

 

 

 

 

قلعه حاجي تراب

اين قلعه در نزديكي شهر ويران تابران توس و مشرق آن بصورت ويرانه هاي بازمانده دژي است كه به نام شيرخانه توس نيز معروف بوده است و نادر شاه در حمله به مشهد از آن استفاده كرده است .

 

هارونيه

اين بنا كه در ورودي شهر تابران توس با بلنداي خود جلب توجه مي كند ، به نام هاي مختلفي چون آرامگاه غزالي [1]خانقاه غزالي ، مقبره هارون الرشيد ، نقاره خانه ، زندان هارون الرشيد ، و مسجد جامع توس خوانده شده است صاحب مطلع الشمس آن را از آبادي هاي باقي مانده از شهر توس قديم مي داند كه تقريبا در وسط شهر با گنبد دو پوش ساخته شده است .

هرتسفلد در كتاب ابنيه و آثار تاريخي ايران مي نويسد : احتمال مي رود ، بنا در دوره سلجوقيان و قبل از حمله مغول ساخته شده و شايد به واسطه آن حمله  نا تمام مانده باشد . طرح كلي بنا شبيه به مقبره لقمان سرخسي (باز سازي شده  در سال 757 ) در سرخس و گنبد سلطانيه ( مقبره سلطان محمد خدابنده الجاتيو) در زنجان ( حدود سال 700 قمري ) و آرامگاه سلطان سنجر در مرو است . نماي ساختمان داراي تزييناتي از آجر است . در داخل نيز با كاربندي هاي گچي و مقرنس ها تزيين شده است . دهانه گنبد داخلي 30/11 متر و ارتفاع گنبد 7/24 متر است . بنا داراي يك مدخل اصلي ، دو مدخل در شرق و غرب ساختمان و بقاياي يك محراب در قسمت بيروني و شمال ساختمان مي باشد . اين بنا داراي ويژگي هاي معماري قرن هشتم هجري است ، خطوط عمودي و موازي سطح نما ، طاق نماها و نورگيرها و فضاهاي پر و خالي ، عمر آن را به بيش از قرن هشتم و هفتم نمي رساند . اين بنا شامل ايواني رفيع و دو لچكي ، چهار ايوان  صليبي شكل با پنجره هاي مشبك ، و نغول هاي عمودي و افقي و هشت طاق نما با قوس جناغي و گنبد دو پوششه است . از آنجا كه اين محل به مسجد جامع شهر توس نيز شهرت دارد و ساختمان آن را به سربداران نسبت مي دهند ، و با توجه به معماري جذاب نسبتا سالمي كه دارد از مكان هاي بسيار ديدني شهر توس مي باشد . سنگ يادبود شهر مقبره امام محمد غزالي در روبروي بقعه نصب شده است . حسين خديو جم غرالي شناس معاصر نيز در اين مكان دفن شده است .

 

 



[1]- مقبره اصلي غزالي در سال 1374 در عمليات باستان شناسي به سرپرستي آقاي لياف در خارج حصار توس كشف شده و بنايي است شامل دو طبقه كه قسمت فوقاني آن ويران شده و قسمت زيرين داراي محراب كاشي كاري شده و ديوارهاي گچ اندود مي باشد .

 

کلمات کلیدی

تاريخ حرم مطهر حضرت رضا ( ع )

مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
کد امنیتی رفرش