درحال بارگذاری ....
به هایپرتمپ خوش آمدید.وارد یا عضو شوید کاربرگرامی شما اکنون در مسیر زیر قرار دارید : تحقیق درباره نظری بر تعلیم و تربیت در افغانستان

تحقیق درباره نظری بر تعلیم و تربیت در افغانستان

تاریخ ارسال پست:
سه شنبه 21 مهر 1394
نویسنده:
reyhaneh
تعداد بازدید:
785

تحقیق درباره نظری بر تعلیم و تربیت در افغانستان

نظری بر تعلیم و تربیت در افغانستان دوستان چنانکه می دانید امروز 12 ثور 1386 هـ. ش. است، همه ساله در جمهوری اسلامی ایران این روز که مصادف است با سالروز شهادت استاد بزرگوار استاد مرتضی مطهری و روز «معلم» از این بزرگواران، گرانقدر در عرصه تعلیم و تربیت اطفال، جوانان و نوجوانان تجلیل به عمل می آید.ما هم در این حال، فرصت را غنیمت دانسته ضمن تبریک این روز به معلمان بزرگوار خواستیم تا نظری بیفکنیم به وضعیت معارف و نظام تعلیم و تربیت در افغانستان.می دانیم که اسلام اهمیت فراوانی به تحصیل و فراگیری علم داده و هدف از زندگی استکمال روحی و معنوی بشری است که انسان با طی پله های کمال به آرزوی خود جامه عمل پوشانده، انسانیت خود را بیابد و این تکامل بیش از هر جا در نهاد تعلیم و تربیت امکانپذیر است.معارف یا تعلیم و تربیت یکی از پایه های اصلی توسعه و انکشاف در هر جامعه ای محسوب می شود، به طوری که انکشاف و توسعه نظام آموزشی و تربیتی راه را به سوی توسعه و اصلاحات در سایر ارکان های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باز خواهد کرد.در این حال درنظر داشته باشیم که کشور افغانستان مدتهاست که به جهت چندین دهه بحران و ناامنی با مشکلات و چالش های دشوار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روبروست، لذا در حال حاضر در مقایسه با اکثر کشورهای جهان در حالت عدم انکشاف و توسعه نیافتگی فرهنگی بسر می برد.اما پس از حوادث 11 سپتامبر و به وجود آمدن دولت مرکزی و تصویب قانون اساسی و تشکیل پارلمان ملی مقدمات نسبی توسعه معارف در افغانستان فراهم شد و بر طبق قانون اساسی این کشور زمینه های زیادی جهت انکشاف متوازن معارف ایجاد گشت و قدم هایی هرچند ابتدایی در این راه برداشته شد و سال به سال بر میزان متعلمین و معلمین افغانستان و فضاهای آموزشی افزوده می گردد، اما نباید ازنظر دور داشت که هنوز هم مشکلات و چالش های فراوان تخنیکی و امنیتی و بودجه ای در راه توسعه متوازن معارف در افغانستان موجود است. بر طبق اخبار منتشره و بنا بر گفته مقامات وزارت معارف افغانستان، در سال تحصیلی جدید بیش از 5/6 میلیون نفر در مکاتب، لیسه ها، مؤسسات تعلیمی و دانشگاهی این کشور مشغول به تحصیل هستند که این را به فال نیک می گیریم و امیدواریم که زمینه های تحصیل برای تمامی متعلمین و سوادآموزان افغان فراهم گردد. در ابتدای بحث باهم می پردازیم به آخرین اقدامات و پلان های وزارت معارف در جهت انکشاف متوازن تعلیم و تربیت در این کشور، و می شنویم اظهارات آقای پتمن معاون اداری وزارت معارف افغانستان را در این باره : ************ آقای پتمن: (امسال برنامه هایی داشتیم که نسبت به سال گذشته موفق تر هستند، تعداد شاگردان ما بیشتر شده، لیکن میراثی که از 25 سال برای ما مانده، میراثی شوم است چراکه مکاتب ما تخیرب شده و نصاب تعلیمی که باید می داشتیم و برنامه ریزی می کردیم، نشد و مشکلاتی در سر راه موجود است. نصاب تعلیمی دوره ابتدایی تکمیل است و در دوره های بعدی برنامه هایی داریم و روی آن کار می کنیم. این مشکلات ماست و کمبود بودجه نیز از مشکلات ماست. هم چالش هایی وجود دارد و هم نقص ها و موفقیت ها و ما در این راستا تلاش می کنیم. ایجاد مکاتب از نظر ساختمانی از برنامه های ماست که قصد داریم 1000 باب مدرسه بسازیم. ارتقاء مکاتب را هم مد نظر داریم و در بسیاری از نقاط دور است.) ************ بله با درنظر داشت فضای باز تعلیمی در افغانستان باز هم این نهاد با چالش های فراوانی از ناامنی ها گرفته تا کمبود امکانات و فضای آموزشی روبروست.به گفته آقای سیحون استاد دانشگاه کابل، معارف افغانستان با جدی ترین مشکل ابزار و وسایل لازم برای آموزش ازجمله معلم، شاگرد و امکانات آموزشی مواجه است. ************ آقای سیحون: (اساساً نظام آموزشی افغانستان مانند سایر بخش های اجتماعی افغانستان، یعنی نه بهتر و نه کمتراست. چراکه اغلب مکاتب عناصری را که تعلیم و تربیت فعال را سامان می دهند، مثلاً معلم، شاگرد و وسایل که به عنوان وسایل و عوامل برای تولید یک خدمت باکیفیت در نظام آموزشی افغانستان مطرح است، هر سه عامل با جدی ترین کمبود و نارسایی شدید مواجه هستند. 70 درصد و بیش از 80 درصد از معلمان افغانستان اساساً آموزش تخصصی ندارند، ثانیاً از نظر کمی درنظر بگیریم، درست است که دانش آموزان بیشتری نسبت به گذشته وارد مدارس شده اند، و ادعا بر این است که 5 تا 6 میلیون دانش آموز وارد مدارس شده، ولی هنوز هم از هر سه طفل افغان یک نفر به مدرسه می رود. مدارس افغانستان عمدتاً از نظر وسایل هم با مدارس و مؤسسات آموزشی ایران، پاکستان و... قابل مقایسه نیست. یک برنامه و استراتژی بسیار بزرگ برای معارف افغانستان، و ایجاد مؤسسات تحقیقاتی ضروری است، لیکن متأسفانه برنامه خاصی درنظر گرفته نشده. خوب البته در بودجه توسعه ای و عادی و خصوصاً در بودجه عادی بیشترین مصارف به معارف و امنیت اختصاص داده شده، اما در زمینه بودجه های توسعه ای به معارف بسیار کم توجهی صورت گرفته است.) ************ اما در هر حال بازهم مشتاقان آموزش و سواد در بسیاری از نقاط افغانستان در تابستان های بسیار گرم با درجه حرارت بالاتر از 40 درجه در زیر خیمه ها مشغول آموختن علم و دانش هستند. به راستی کدام نهاد مسئول و چه سازمان یا ارگان بین المللی موانع حقوق بشر باید پاسخگوی این اشتیاق فرزندان افغان به عنوان عضوی از پیگیری جهانی انسان ها باشند؟ بسیاری از ما و شما شاهدیم که چه بسیار کودکان افغان به خاطر فقر اقتصادی و کارکردن جهت امرار معاش اعضای خانواده از حق طبیعی آموختن سواد بازمانده اند؟ یا حتی بسیاری از معلمان زحمت کش به خاطر کمبود معاش و فقر اقتصادی یا ناگزیر به رهاکردن این خدمت عظیم شده اند و یا در کنار امر آموختن سواد به دیگران باید جهت امرار معاش خانواده به شغل دیگری اهتمام ورزند و خود نخواهند توانست نصاب تعلیمی و سطح آموخته های خود را افزایش دهند، که این هر دو ضربه عظیمی بر پیکره تعلیم و تربیت در افغانستان وارد خواهند کرد و این می طلبد که دولت افغانستان، پارلمان و کشورهای کمک کننده بین المللی بودجه ای بیشتر جهت توسعه تعلیم و تربیت در افغانستان اختصاص دهند. گرچه به گفته آقای سیحون میزان کمک های خارجی برای مصارف افغانستان بیش از بودجه اختصاص داده شده است و نیازمند برنامه ریزی است: ************ آقای سیحون: (البته در رابطه با بودجه ای که به آموزش و پرورش و امنیت داده شده، اینها یک نوع اختلاطِ بحث کردند وبودجه معارف، امنیت و حکومت داری به صورت یکجا اختصاص دادند و نشان دادند که 60 درصد بودجه عادی برای تعلی و تربیت اختصاص یافته، حال آنکه در بخش بودجه توسعه ای معارف بسیار کم بودجه درنظر گرفته. مؤسسات غیررسمی و خارجی، خارج از بودجه دولتی به آموزش و پرورش افغانستان کمک می کنند، و در جریان سال احتمالاً بودجه خارجی بیش از بودجه توسعه ای برای معارف ارسال می گردد.) ************ ما و شما شاهد هستیم که نسبت به چند سال گذشته حضور دختران و طبقه اناث در امر تعلیم و تربیت رشد چشم گیری داشته، اما بازهم در بسیاری از مناطق و قریه جات افغانستان به دلیل ناامنی ها خصوصاً در ساحه جنوبی کشور دختران از امر تحصیل بازماندند و تعدادی از مکاتب دخترانه از سوی طالبان به آتش کشیده شده و طالبان اقدام به تهدید معلمان و دانش آموزان دختر پرداخته اند و با انتشار شب نامه ها باعث عدم حضور دختران در مکاتب گشته اند. در این راستا ببینیم که مقامات وزارت معارف چه اقداماتی انجام داده اند؟ ************ آقای پتمن: (تعهد ما در کنفرانس لندن اینگونه بوده که باید درصد دختران با پسران در امر آموزش یکسان باشد. براساس این تعهد سال به سال میزان حضور دختران در امر سوادآموزی زیاد می شود و در مناطق دوردست ما مکاتب ابتدایی داریم و امیدواریم که طی سال های آینده این میزان افزایش یابد. اساساً طرحی را داریم که در مناطق ناامن خوابگاه ایجاد کنیم و مناطق ناامن را به مناطق امن انتقال دهیم و شرایط خوابگاه برایشان مهیا شود. طبعاً مراکز ولایات امن است و برخی شهرستان ها هم امن است، می شود که دانش آموزان شهرستان های ناامن را به شهرستان های امن و مرکز ولایات انتقال داد و با ایجاد خوابگاه این مشکلات مرفوع شود.) ************ آقای سیدحسین اشراق حسینی معاون سابق وزارت معارف افغانستان و از فعالان فرهنگی این کشور علاوه بر چالش های موجود در عرصه مصارف، ضعف در مدیریت و رهبری را از مشکلات عمده برمی شمارد و بر این نظر است که: گرچه شعارهایی که طی چند سال گذشته مطرح بوده، اما همیشه روابط مقدم بر ضوابط دانسته شده است. از سویی به گفته آقای اشراق حسینی ادارات افغانستان گروه محور شده اند و برنامه ها مطابق با افراد تغییر می کنند. نظرآقای اشراق حسینی: ************ آقای اشراق حسینی: (من فکر می کنم دربرابر نظام آموزش و پرورش در افغانستان، هنوز هم چالش های جدی وجود دارد، یکی از چالش های عمده، بحث نبود یک فضای مطمئن امنیتی که از آغاز اداره موقت تاکنون این مشکل بوده و ادامه دارد. مسئله دوم نبود یک بودجه معقول و مناسب در حوزه های بودجه عادی و توسعه ای است. مسئله سوم خود ظرفیت مدیریتی و اداری در سطح رهبری وزارت آموزش و پرورش است که هنوز هم در این عرصه توجه جدی صورت نگرفته است. اکنون هم اگرچه شعارهای شایسته سالاری مطرح است، اما متأسفانه بازهم رابطه پروری و مناسبات و علایق قومی در فضای فعالیت های آموزشی مستوفی است. مسئله دیگر این است که در چارچوب فعالیت های این وزارتخانه استراتژی 12 ساله ای طرح ریزی شده بود که باید جنبه های مختلف آن گام به گام تحقق می یافت، اما مشکل جدی که سراسر دولت را فراگرفته و بخش تعلیم و تربیت هم مستثنی نیست، این است که ادارات ما گروه محور شده اند. افراد و اشخاص بر طبق خواسته های خود عمل می کنند و آن برنامه محوری که باید مدنظر باشد و افراد برای تطبیق برنامه شخصی کار کند، هنوز هم این مشکل وجود دارد.) ************ از سویی نیز با درنظر داشت 3 دهه بحران و ناامنی در افغانستان، بازهم این کشور نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله پاکستان در رابطه با سواد و علم آموزی در وضع مطلوب تری قرار دارد. چنانکه بنابر گزارش سازمان بین المللی نجات کودکان 33 درصد کودکان افغان از نعمت درس و مکتب محرومند و در پاکستان این میزان بیسوادی حدود 39 درصد است. اما اکنون باید چه تدابیری جهت انکشاف بهتر و توسعه معارف در افغانستان اندیشیده شود؟ نظر آقای اشراق حسینی: ************ آقای اشراق حسینی: (مهمترین بحث برای بهترکردن وضعیت بهبود هم در سطح کمی و هم کیفی است. یک مؤلفه عمده این است که برای بهبودها بودجه لازم داشته باشیم و درثانی استفاده درست و بهینه انجام گیرد و مدیریت درست مدنظر قرار گیرد. به نظر من با وزارت معارف مانند سایر وزارت خانه ها برخورد می شود و برنامه های لازم برای یک تغییر کیفی که مدنظر است، مورد توجه قرار نمی گیرد. بیشتر روی اعداد و کمیت چانه زنی می شود و مشکل اساسی که تغییر در کیفیت است درنظر گرفته نمی شود. بحث دیگر این است که دولت نمی تواند بودجه توسعه ای را تأمین کند. بیشتر مؤسسات کمک کننده وعده می دهند و در سبد بودجه انکشافی محاسبه می شود، اما در جریان کار کمک کننده ها یا به سلیقه خود مصرف می کنند و یا کمکی را که مطرح کردند، ارائه و یا برنامه هایی را پوشش می دهند و مطرح می کنند که برنامه های مهم وزارت آموزش و پرورش نیست، به همین خاطر کمک هایی که در حوزه انکشافی مطرح می شود به هدر می رود و نتایج مفید و مؤثری را که باید به دست آورد، نمی تواند به دست آورد.) ************ به باور کارشناسان امور اجتماعی و فرهنگی اگر افغانستان بخواهد رشد نماید، بهترین و ممکن ترین راه آن ریشه کنی بیسوادی از جامعه است که با افشاندن قطرات زلال دانش، می توان آن را درمان نمود. شاید تصور شود که این کار بسیار دشوار است، اما بدون تردید که خواستن، توانستن است، تجربه نشان داده که کشورهایی که برای ریشه کن کردن این آفت اجتماعی بسیج شده اند، موفق گردیده اند.موفق ترین و زیباترین تجربه در این راستا نهضت سوادآموزی در ایران اسلامی است که می تواند الگوی بسیار خوبی در کمپاین ملی مبارزه علیه بی سوادی در افغانستان باشد. در این میان و در راستای کمپاین مبارزه با بیسوادی حضور فرهنگیان متعهد و متخصص که بنابر دلایلی هجرت اختیار کرده اند، ضروری و لازم است و از آنجا که زکات علم آموختن آن به دیگران است، می طلبد تا تمامی تحصیل کرده های افغان از ایران و سایر کشورهای مهاجرپذیر به آغوش وطن بازگشته و در این کمپاین ملی اشتراک نموده و در راستای توسعه افغانستان سهمی عظیم ایفا کنند.

 

 

 

 

کلمات کلیدی

تحقیق درباره نظری بر تعلیم و تربیت در افغانستان

مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
کد امنیتی رفرش