درحال بارگذاری ....
به هایپرتمپ خوش آمدید.وارد یا عضو شوید کاربرگرامی شما اکنون در مسیر زیر قرار دارید : تاريخچه تجهيزات شهري در ايران

تاريخچه تجهيزات شهري در ايران

تاریخ ارسال پست:
یکشنبه 26 مهر 1394
نویسنده:
reyhaneh
تعداد بازدید:
877

 

تاريخچه تجهيزات شهري در ايران :

در اوايل سلطنت ناصر الدين شاه (1267 ه . ق ) به دستور امير كبير كه قلعه ارگ سلطنتي را تعمير كرد ضمناً ميدان ارگ را نيز تجديد عمارت كرده آن را ميدان توپخانه ناميدند .

در سال 1281 ه.ق به دستور شاه در مورد اقدام اساسي براي تنظيف و زيبايي برآمده با انتقال دادن توپها و توپچيان به ميدان توپخانه جديد كه در شمال ارگ سلطنتي احداث كرده بودند . در وسط ميدان استخر هشت ضلعي بسيار بزرگي ساخته آب قنات جديد ناصزي و آب ساير قناتها را كه در كاخهاي سلطنتي آفتابي مي شدند از وسط اين استخر بيرون آورده از آنجا به حوض سبزه ميدان و محله هاي قديم تهران كه در جنوب ارگ قرار داشتند جاري ساختند ، سپس در دور استخر دو جاده سنگفرش دوروشكه و كالسكه را ساخته و بقيه ميدان باغچه بندي كرده با درختهاي سرو و كاج و ميوه و گلهاي ايراني و فرنگي بطور جديدي آراستند و سپس دور باغچه ها رانيزبا نصب پايه و ستونهاي سنگي در فواصل معين با؟؟؟؟؟؟؟ چوبي محصور ساخته ميدان خاكي و ناپاكيزه سابق را به صورت محوطه اي سبز و باصفا در آوردند .

خيابان شمس العماره بهترين كوچه در سال 1294 كه اقدامات براي تجهيز و زيباسازي آن انجام گرفت .

طرفين كوچه درختهاي ميوه دار و چنار و غيره كاشتند و اطراف آنرا با ؟؟؟؟؟؟؟ و سيمها محصور كردند . وسط كوچه محل عبور پياده بود . چدني در طرفين نصب كردند كه همه شب و روز روشن بوده و ؟؟؟؟؟؟ محل گردش مردم  بوده است .  

سابقه تاريخي فلز كاري ، ساخت نرده هاي فلزي در ايران و تأ ثير غرب در شيوه ها و سبكها و تكنيكهاي اجرائي .

اروپا

-       متداول شدن عناصر فلزي ( مشبكها پنجره ها دروازه ها و بطور كلي ؟؟؟؟؟؟ مشبك . در قرن 11 و 12 ميلادي

-       گسترش آن در قرون بعد و استفاده از اين عناصر در جهت تزئينات حتي در فضاهاي داخلي .

-       در قرن 19 آميخته شدن كليه تجربه هاي قرون گذشته ، پيشرفت صنعت و رو به انحطاط رفتن هنر آهن كاري .

-       خانه 12 ويكتور اورتا استفاده از عناصر فلزي ( آهن كاري ) در داخل فضاها.

-        رواج آرايه هاي آهني ريخته اي به طور گسترده و به شيوه نئو كلاسيك (قرن 19 ) كمياب شدن پيچه هاي دست ساز .

ايران

-       همزمان باسلطنت ناصر الدين شاه قاجار و تشكيل حكومت مشروطه سلطنتي سفرهاي اروپايي شاه قاجار و الگو گرفتن از نمونه هاي فرنگي ، نخستين نشانه هاي توجه به تمدن جديد و سازو كارهاي ملازم آن پديدار مي شوند.اين توجه را در قلمرو مربوط به شهر و شهر سازي در پديده هاي زير مي توان مشاهده كرد :

-       نخستين اقدامات براي سر و صورت دادن به وضعيت شهرها با سنگفرش كردن خيابانهاي ارگ دار انحلافه به دستور امير كبير و خيابانهاي تبريز به دستور نواب و آغاز اولين نقشه تهران به كمك معلم اتريشي دار الفنون و شاگردان او.

-       محور اصلي عمليات شهر سازي ، خيابان كشي ها و ميدان سازي هاست . ساخت ابنيه عمومي از قبيل رستوران ، تأتر ،سينما و ... نيز ؟؟؟؟؟ اين اقدامات پيش مي رود .

-       تسطيح معابر ، تامين روشنايي و تنظيف آنها .

( جداسازي معابر از سطح سواره رو با ورود اتوموبيل ، بوسيله نرده هاي مشبك كه از نمونه هاي فرنگي ( شيوه نئو كلاسيك ) برداشت شده بود و براي تامين جاني عابران )

-       ساخت دروازه خيابان جديد دولت ( كه به ميدان توپخانه باز مي شد ) با ارتفاع و بزرگي زياد و ساخته شده از چدن به صورت يكپارچه ، محصول چرخ نجار . ( اولين حفاظ مشبك چدني ) .

-       ساخت استخر هشت ضلعي در وسط ميدان ارگ ، ساخت دو جاده سنگفرش درشكه و كالسكهرو ، باغچه بندي ميــدان و آراستن آن با درخت هاي ميوه و كاج و سرو ، محصور كردن آن بانصب كاري ها ، نرده ها و پايه و ستونهاي سنگي در فواصل معين .

-       كاشت درختان ميوه ، چنار و غيره در طرفين خيابان شمس العماره و محصور كردن آن.

-       تفكيك محل عبور كالسكه و سواره از محل عبور پياده بوسيله محجرها و سيمها ، نصب چراغهاي چدني در طرفين كه همه شب روشن بوده و صبح و عصر محل گاه عامه بوده است .

-       ظاهر شدن تزئينات اروپايي و گسترده بر روي نماهاي ساختمانها ، همچنين مورد استفاده قرار گرفتن مصالح مدرن مانند آهن سفيد وچدن براي اولين بار در اين دوره به صورت محدود .

 

 

 

 

 

كتاب باغ ايراني       ( دكتر لطيف ابولقاسمي )

 باغ ايراني محصور است . گرداگرد خود ديواري يا چينه اي دارد استوار، كه تاجگستر درختها از فراز آن سپر حفاظت بر دست، تبسم دعوت بر لب و گشاده روئي مهمان نوازي بر چهره دارد.

حصار از دو سري ورودي، باغ را دور مي زند. عمارت سر در كه در برخي باغها بناي كامل و بزرگ است، ورودي را تأكيد مي كند، اين هر دو مانع ديد مستقيم عابران مي شود تا پيش از ورود به باغ از كم و كيف آن بي خبر باشند. در باغ هاي فاقد عمارت سردر «پرس» حاجب است و وظيفه دار سد نظر. پرس ديواري است مجزا، افراشته در داخل باغ. فرا روي در ورودي كه اگر مشبك باشد پرسين يا پرچين ناميده مي شود كه آن را گياهان رونده، سبزپوش مي كنند.

(كتاب سفيد روي نگارنده: سيمين لك پور- سازمان ميراث فرهنگي كشور)

آشنايي با فلز در ايران سابقه ديرينه دارد. انواع اين عنصر در طي قرون متمادي به علت ويژگي هاي خاص مورد توحه و استفاده قرار گرفته و از كهن ترين ايام تا زمان حاضر جايگاه خاص خود را در زندگي بشر حفظ كرده است. ايرانيان نيز به سرور و در نتيجه تجربه به آميزه هاي متفاوتي از آن دست يافتند و آلياژهاي گوناگوني از فلز به دست آوردند.

 

فلز كاري از آغاز تا دوره هخامنشي:

استفاده از فلز در خاورميانه و خاور نزديك به حدود چند هزار سال پيش از ميلاد باز مي گردد. پيش از كشف فلز در دوران نوسنگي، انسان از تركيبات متفاوت فلزات كه با رنگهاي گوناگون در طبيعت موجود بود براي آراستن خود در جشنها، مراسم مذهبي و جنگها يا نقاشي ديوار غارها استفاده مي كرد.

بر اساس مدارك موجود چنين به نظر مي رسد كه مس اولين فلزي بود كه در فلز كاري مورد استفاده قرار مي گرفت. كهن ترين اشياء به دست آمده از مس، اشياء ساده اي هستند كه با روش چكش كاري شكل گرفته اند.

سابقه تاريخي نرده هاي فلزي (آهن كاري) در خارج از كشور

·        گنجينه فيليپ مقدوني پدر اسكندر كبير- آهنينه هاي كوچك و در عين حال دلفريب بسياري را به ديدگان مردم اين دوران هديه كرده است. اين بدان معناست كه هنر آهن كاري به قرن ها پيش باز گشته و با گسترش افق هاي باستان شناسي، قدمت آن به زمان هاي پيش تر نيز خواهد رسيد. ليكن آن دسته از ماندافزاهاي ساختماني كه مورد توجه ماست (از قبيل شباك ها، پنجره ها، دروازه ها، ايوانك ها و به طور كلي تارس هاي مشبك) در قرن يازدهم و دوازدهم بعد از ميلاد متداول گرديد.

·        در قرن دوازدهم، شاهد تارس هاي مشبك با پايه فلزي و عناصر منفرد تكرار شونده اي هستيم كه از شمس هاي آتش كاري شده كه تنها روش مناسب براي شكل دهي شمس است و نيز اتصال به وسيله آهن مناسب به دست آمده اند «پيچه يا طوماري» شكل خاصي از اين آرايه در آهن تزئيني است. اين آرايه ها از ميله هاي كوچك پيچيده اي ساخته شده اند كه بين دو ميله S شكل بزرگ ديگر قاب شده اند و همه آنها به وسيله يك حلقه منفرد در جاي خود استقرار مي يابند. نقوش شاخ و برگي به ندرت در آنها يافت مي شود.

·        در قرن 13، آرايه هاي سنتي با ظهور بعضي عناصر ريخته اي، غنا و پيراستگي بيشتري يافتند. در اين آرايه هابخش هاي مختلف به وسيله انقباض حاصل از سرد شدن، با دقت هر چه تمام تر به يكديگر متصل مي شدند. پيچه هاي بسيار باز به آرايه هاي گل سرخي مهري ختم مي شدند.

·        در قرن 14 همه هنرها غالباً از گوتيك پيروي مي كردند. يك سبك پر توان براي تجلي آهن و صورت هاي مختلف آن تارس هاي مشبك، اغلب با مفصل هاي ساده و فراواني كمتري با كام و زبانه پيچ و پرچ ها اتصال يافته اند.

در آرايه هاي ساخته شده از ميله هاي افقي و عمودي، فضاهاي مربعي حاصل، با ميله هاي خميده به شكل چهار پره و گاه سر پره مي شدند. نقوش شاخ و برگي به عنوان يك نقش مايه هر روز بيشتر و متداول تر مي شدند. در اين زمان برگ ها به شكل كاملاً پهن، گوشه ها رو به بالا و حاشيه به صورت دالبري بود.

·        در قرن 15 در ايتاليا ارزش هاي رنسانس رو به پپيشرفت نهاد. در اين دوره همچنين شاهد تركيب بندي شكل هاي چهار برگ با رأس واژگون هستيم. با نزديك تر شدن به پايان سده، نقش گل هاي شعاعي تو در تو به عنوان درون مايه اصلي رخ مي نمايد.

·        در قرن 16 علاوه بر شمس هاي متداول به دست آمده از چكش كاري، ورقه هايي كه به وفور مورد استفاده قرار مي كرفتند محصول جك هاي هيدروليكي بودند و از آنها ورقه هاي نازكي به دست مي آمدند كه به راحتي بريده شده و به كار گرفته مي شدند.

پيچه ها در اثر ايجاد فضاي بيشتر براي برگ ها، اغلب بسيار گشاد به نظر مي رسيدند، نقوش نخلي برشي و برجسته اي كه در آهن تزئيني جاي داده شده بودند و اكنون به صورت بازتري به كار مي رفتند.

·        از نيمه اول قرن 17، اشاعه فن آوري امكان ساخت ورقه هاي نازك و ميله هاي منقوش را فراهم آورد. نقوش شاخ و برگي آراسته با رگ برگ هاي برجسته و قطور نشان دهنده ساختار ساده و محكمي بودند ولي هيچگاه پرطحطراق ارائه نشدند. رأس مركز برگ ها به شكل قوس هاي استواري بود. تركيب ها نيز اغلب به صورت متقارن در اطراف محور شكل مي گرفتند. در سال 1722 «ريومور» ذوب آهن را تكميل كرد. بدين طريق امكان حصول شمس هاي نواري و پهن، همچنين ورقه هاي نازك فراهم آمد. در شباك ها حلقه هاي اتصالي و گونه هاي بين عناصر گوناگون تا حدود زيادي حذف شده اند، پيچه ها كاهش ضخامت را به صورت حلقه مشخص مي سازند. مانند برگ شكل يافته و به ست بيرون ميله گسترش مي يابند. اين الگو طرح «شاخ قوچي» ناميده مي شود. در برخي نمونه ها پيچه به صورت جفتيو سه تايي از يك روزن منشأ مي گيرد.

·        در نيمه دوم قرن 18 يك نوع جديد تزئيني از آن رواج يافت. در اين شيوه ميله هاي باريك به شكل مشبك كاري هاي يوناني درآمدند. نقوش برگ نخلي تشكيل شده در ميله هاي مضاعف كوچك، باريك و ظريف كه با ديگر ميله هاي موج دار كوچك به عنوان تاج تزئين يافته بودند. ويژگي هايي چون خطوط منحني، رنگين، الگوهاي نامتقارن و S يا C شكل بودن، خاص آثار قرن هجدهم مي باشد. با نزديك شدن به اواخر قرن، آهن كاري ويژه تزئين فضاهاي داخلي شد كه تنها با يك عنصر تزئيني به رنگ روشن مناسب غنا مي يافتند. نقوش شاخ و برگي ، بيشتر فرم كلاسيك با نقش مايه هاي انتهايي يا سنتوري هاي پرطحطراق بودند.

در قرن 19 كليه تجربه هاي پيش در هم آميخته شد و در مواردي اين آميزش به طريقي نوميد كننده صورت پذيرفت. در حقيقت مي توان اذعان داشت كه از سال 1840 با پيشرفت صنعت هنر آهن كاري رو به انحطاط رفت.

از آن پس آرايه هاي آهني ريخته اي به طور گسترده و به شيوه نوكلاسيك رواج يافت. در نتيجه پيچه هاي دست ساز كمياب شده، روزن ها بسيار گشاد شدند.


 

 

ضوابط و استانداردهاي نرده ها و طبقه بندي آنها (با تأكيد بر نرده ها و جداكننده هاي فضاهاي عمومي شهري).  

اهميت جداكننده ها و حفاظ ها:

حفاظ ها و جداكننده ها در شهرها به عنوان بخشي از مبلمان شهري داراي اهميت فراواني هستند. جداسازي فضاهاي سواره از پياده، فضاهاي خصوصي از عمومي، فضاهاي دوچرخه رو از ساير فضاها و ... نمونه اي از مواردي هستند كه بايد به وسيله حفاظ ها و جداكننده ها از يكديگر مجزا شوند. طراحي اين عناصر از يك سو با زيبايي، رنگ، طرح و ابعاد و از سوي ديگر با كاربري ارتباط تنگاتنگي دارد.

جداكننده ها به عنوان گروهي از مبلمان شهري، در زيبايي و آرايش فضايي شهر نقش مهمي دارند، بنابراين بايد كليه اصول زيبايي شناسي در طراحي آنها رعايت شده و بر اين عناصر تنها به عنوان موانع فيزيكي نگريسته نشود.

جداكننده پياده و سواره:

1-    تيرك يا بولارد

2-   نزده هاي فلزي

تيرك خياباني يا بولارد:

بولارد يا تيرك خياباني، تنديس هاي كوچك مقياس شهر هستند. آنها حركت را در سطح پياده رو و سواره رو كانال بندي و تنظيم مي كنند. هر صحن اجازه ورود وسايل نقليه موتوري را به داخل برخي محدوده ها نمي دهند.

در كل محدودكننده هاي مفيدي در سطح خيابان هستند و جانشين خوبي براي جدول ها به شمار مي آيند. استفاده از يك تيرك بايد در جاي درست و موقعيت مورد نياز باشد. در غير اين صورت باعث سد معبر و ازدحام بي مورد مردم مي شود. برخي تيركهاي كوتاه مي تواند جايي براي نشستن باشد يا با تعبيه چراغ در آن به يك المان روزي هم تبديل شود.

 

استانداردهاي لازم در طراحي تيركها:

هر گاه جلوگيري از عبور وسال نقليه مورد نظر باشد فواصل بين پايه ها مي بايست حدود 5/1 متر باشد ولي چنانچه براي ممانعت از ورود پياده همراه با زنجير نصب گردد مي تواند فاصله بيشتري داشته باشد. جايي كه نياز به دسترسي اضطراري يا خدمات رساني در پيش است موضوع استفاده از تيرك متحرك مطرح مي شود.

 

مصالح رايج در ساخت تيركها:

1-    قطعات بتني پيش ساخته: به واسطه ماهيت اين ماده، مقدار و نوع جزئيات محدود است. اما به دليل داشتن يك بافت متراكم و برجسته براي هماهنگي بيشتر مي تواند در ادامه كف سازي و سنگفرش سواره رو و پياده رو باشد. اگر در قالب بندي هاي استاندارد به كار رود، بتن تقريباً يك انتخاب ارزان بدون مواقبت هاي زياد خواهد بود.

2-   فلز (فولاد): انتخابي ساده است ومي تواند جايگزين چدن باشد. اگرچه به اندازه آن دوام ندارد. اما آماده سازي هاي چدن گالوانيزاسيون يا آب دادن، پيش رنگ هاي مقاوم و پوشش هاي محافظ كه براي اطمينان از خوردگي و فرسايش صورت مي پذيرد در حداطمنيان آن را بالا مي برد.

3-  چدن: اين ماده همانند فولاد مي تواند برش يا جوش شود و در برابر خوردگي فوق العاده مقاوم است. بايد از چدن استفاده شود كه خاصيت كششي بيشتري دارد (مانند چدن داكتيل با گرافيك كروي).

4-   آلومينيوم: ماده اي سبك كه براي نقاط پر تردد و سنگين توصيه نمي شود.

5-   چوب: استفاده از تيرك چوبي به كمي مراقبت نياز دارد . با علم به اينكه به تدريج نيز پوسيده مي شود چوب را مي توان شكل و نقش داد تا به اين وسيله شاخص هاي تزئيني بيشتري پيدا كند.

 

نرده هاي فلزي:

براي حفاظت از فضاي پياده رو در مقابل اتومبيل ها، استفاده از نرده هاي فلزي با ارتفاع، طرح و رنگ مناسب مي تواند مؤثر باشد.

نرده ها را مي توان با ديوارهاي كوتاه ادغام كرد تا زيربناي مستحكمي را براي آنها به وجود آورد و حصار مناسبي را ايجاد كند، بدون آنكه جلوي ديد را كاملاً مسدود نمايد.

قسمت لوله مانند نرده مي بايست از زاويه هاي تند عاري بوده و به گونه اي باشد كه به راحتي بتوان از آن استفاده كرد. و دست را به طور مداوم در امتداد آن حركت داد. قسمت فوقاني نرده ها جهت تكيه دادن بر آن بايد به اندازه كافي پهن و راحت باشد.

قطر بهينه چنگش براي مردان و زنان mm 38-32 مي باشد و بهترين ارتفاع دست انداز نرده cm 80 مي باشد (براي حركت راحت و مداوم دست روي آن)

مي توان در مكان هايي كه توقف هاي كوتاه اتفاق مي افتد و امكان استقرار نيمكت به دليل محدوديت هاي فضايي وجود ندارد با ايجاد يك پيش آمدگي به وسيله يك لوله قطور ضمن تفكيك پياده و سواره فضايي براي مكث كوتاه مدت ايجاد كرد.

فواصل موجود بين حفاظ ها مي بايست طوري طرح شوند كه خردسالان نتوانند از آنها خارج شوند يا سر خود را بين نرده گير دهند.

اتصالات و مطلقات نرده ها انطباق آنها را با مجموعه كاربردهاي مختلف ممكن مي سازد، اتصال به زمين، سنگفرش يا ديوار درست به اندازه يكپارچه كردن آنها با تيرهاي برق، المان هاي روشنايي و ساير اجزاي مبلمان شهري، كاربرد دارد.

نرده ها را بايد به طول ها كوچك تقسيم كرد تا هم امكان جابجايي و نصب راحتتري داشته باشند و هم در تغييرات تدريجي اختلاف سطح و شيب زمين كارايي داشته باشند.

 

تارس و حصار (ديوار نرده ها)

تارس در لغت به معناي ديوار مشبك چوبي يا آهني است كه اطراف باغ يا ايوان مي گذاشتند. حصار نيز تقريباً چنين مفهومي دارد. در شهرهاي امروزي تارس و حصار بيشتر موانع فيزيكي هستند كه براي ايجاد امنيت و سد معبري استفاده مي شوند.

نصب تارس و حصار در ارتفاع چشم و سطح ديد (حدود cm  150 تا cm 170) باعث برهم خوردن آرامش بصري و مزاحمت ديد مي شود.

براي ايجاد استحكام، ايمني و مجزا بودن بهتر است قسمت پاييني به صورت ديوار كوتاهي ساخته شود و پايه هاي ستون مانند در بالاي آن قرار گيرند.

زنگ تيره حصار منظره پشت آن را مشخص تر مي سازد در حاليكه رنگ روشن خاصيت پوششي بيشتر دارد و تشخيص مناظر به طور دقيق از پشت آن چنان راحت نيست.

 

حفاظ پارك و گياهان

جايي كه گلكاري و چمن كاري به محافظت در برابر تردد عابرين نياز دارد حصارهايي كوتاه با ارتفاع حدود mm 300 مي توانند كيفيت رفت و آمد را سامان بخشند. كليه مواد و اتصالاتي كه براي اين منظور استفاده مي شود بايد مانند اكثر عناصر مبلمان شهري در برابر خوردگي محافظت شوند.

براي ايجاد هماهنگي با محيط هاي طبيعي همچون پارك و فضاي سبز چوب يكي از مناسبترين مصالح حفاظ ها محسوب مي شود ولي به دليل به تدريج پوسيده شدن به مراقبت نياز دارد.

(تركيب نرده و گياه نيز جهت هماهنگي بيشتر با محيط هاي طبيعي همچون پارك مي تواند راه حل مناسبي باشد.)

حفاظ تنه درخت:

اين وسيله امكان حفاظت از نهال هاي نوكاشته شده در محيط هاي شلوغ و پرتردد عابران را فراهم مي سازد. حفاظ تنه درخت بايد بين m 6/1-3/1 ارتفاع داشته باشد تا از عهده حفاظت لازم برآيد. در ضمن به شاخه گستراني درخت نيز صدمه وارد نيايد.

انتهاي عناصر عمودي را بايد به سمت خارج درخت برگرداند تا باعث صدمه به تنه آن نشوند.

 

حفاظ كال و پياده رو:

انگيزه استفاده از نرده، ايمني و حمايت افراد از تغييرات سطوح زمين است. ارتفاع مناسب نرده براي پله cm 90 و نرده هاي ايمن تر معمولاً cm 110 يا بيشتر ارتفاع دارند.

در مكان هايي با تغيير سطوح زياد و خطرناك بايد از خم شدن روي نرده جلوگيري كرد. اين هم با برگرداندن ريل اصلي به سمت مسير رفت و آمد يا تركيب نرده و گياه تا ارتفاع مورد نظر صورت مي پذيرد. راه حل ديگر آن است كه مقطع نهايي نرده توپر ساخته شود و داخل ديوار كوتاهي قرار گيرد. امتداد نرده در طول مسير مورد نظر القاي حس استواري، ايمني و پرايوسي مي كند. در گردش گاه ها، آبشارها، پلهاي عبور پيادگان در پارك و باغ، قسمت و بالايي نرده بايد كاملاً ارگونوميك و راحت طراحي شود تا هنگام خم شدن و تكبه كردن براي تماشاي مناظر مشكلي حس نشود.

پريواسي و امنيت كامل بايد به گونه اي باشد كه نتوان از آن بالا رفت. به اين منظور استفاده از ميله ها و نرده هاي افقي كه مي تواند به عنوان نردبان تلقي شود به طور كامل نفي شده است. اين نرده ها خردسالان را نيز به بالا رفتن ترغيب مي كند.

 

حفاظ پاركينگ:

در محوطه پاركينگ كه در آن ممكن است اتومبيل ها در حال عقب رفتن با آنها برخورد كنند، حفاظ ها بايد ارتفاع كافي داشته باشند تا به راحتي توسط رانندگان ديده شوند. اين بدان معناست كه مي بايست بين m 9/0 تا m 2/1 ارتفاع داشته باشند. در محل عبور عابرين آنها را مي توان با ارتفاع كمتري نصب كرد. هرگاه كه امكان برخورد اتومبيل ها مطرح است پايه ها بايد به اندازه مورد نياز در زمين قرار گيرند تا باعث پابرجايي بيشتر مي شود.

قابل رؤيت بودن: شياري را مي توان در طرح پايه ها و حفاظ ها در نظر گرفت تا نوار شبرنگي در آن جاي داده شود و به اين ترتيب ديدن پايه ها در شب آسانتر گردد.

 

جايگاه دوچرخه:

با رشد سريع و چشمگير آگاهي هاي عمومي نسبت به محيط زيست و نيز توجه بسيار به وسايل نقليه غيرآلاينده به ويژه دوچرخه، نياز به طراحي و در نظرگيري محل ويژه اي براي جايگاه دوچرخه در سطح شهر و خيابان مشخص مي شود.

جايگاه هاي دوچرخه از حيث اتصال به دو نوع اصلي تقسيم مي شوند:

در نوع اول بيشتر قسمت تنه با بدنه جايگاه در تماس است و كابل يا زنجير فقل كننده معمولاً تنه را در برمي گيرد. در نوع دوم تنها چرخ جلوي دوچرخه را دربر مي گيرد و چرخ جلو به آن قفل مي شود. در هر دو سيستم، طراحي به گونه اي مدولار و پشت به پشت صورت مي گيرد تا فضاي كمتري را اشغال كند. اين اتصال را مي توان به ديوار، سطح يا در عمق زمين ثابت كرد.

 

رنگ در محيط:

رنگ پيش از بافت، فرم و مواد مصرفي دريافت مي شود و به همين دليل اثرش بيشتر است ولي در اين ميان آنچه كه ضروري است حركت منسجم تمامي عناصر يك طرح به سوي هماهنگي با محيط است.

قرمز و نارنجي رنگهايي هستند كه پيش از همه جلو مي آيند و به اصطلاح پيش آمدگي دارند و در شخص دوربيني ايجاد مي كنند.

رنگهاي سبز و آبي برعكس چشم را نزديك بين مي كنند. اين دو رنگ به عقب رفتن و عميق شدن تمايل دارند.

براي چيدمان هايي جسورانه و پويا محيط هايي روشن بهترين هستند و رنگهاي اصلي و غني در چنين فضاهاي درخشاني بيشتر رايج اند.

سفيد خيره كننده است و به سادگي كثيف مي شود و براي سطوح نبايد به كار رود. خاكستري با هر رنگي هماهنگي دارد. رنگهايي با رنگمايه كم براي محيط هاي فعال و پر جنب و جوش مناسب ترند. رنگهاي قوي به منظور تأكيد و برانگيختن به كار مي روند.

 

 

 

کلمات کلیدی

تاريخچه تجهيزات شهري در ايران

مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
کد امنیتی رفرش